جواب:
تحقق آفرينش جهان و انسان، لطف و حكمت الهي، ظهور و اجراي تماميت دين، تحقق قسط و عدل در تمامي جامعة بشري، تحقق عملي تمامي وعدههاي الهي، ايجاد مدينة فاضله، تحقق انتظارات بشر در برپايي جامعهاي ايدهآل به دور از ظلم و فساد، تحقق جامعة واحد بر مبناي خداخواهي، حقخواهي و خداپرستي و... از جمله مواردي كه ضرورت وجود حكومت امام زمانغ را ايجاب ميكند.
از نظر قرآن كريم، جهان با هدف خاص آفريده شده است وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَآءَ وَ الاْ ئَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا بَـَطِلاً ذَ َلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنَ النَّار(ص،27) ما آسمان و زمين و آن چه را در ميان آنها است بيهوده نيافريديم، اين گمان كافران است واي بر كافران از آتش (دوزخ).
روشن است، هدفدار بودن جهان هستي، به حكومتِ بر زمين كه جزئي از جهان است، جهت ميدهد كه، حكومت بشري نيز هدفدار است. هنگامي كه در جهانبيني پذيرفتيم كه اين عالَمِ وسيع از ناحية خداوند بزرگ، بيهوده آفريده نشده، هدفدار بودن حكومت بر بشر را نيز ميپذيريم. به تعبير ديگر، عالم هستي بر پاية حق و عدالت است، حكومت نيز بايد هماهنگ با مجموعة عالَم يعني منطبق بر موازين حق و عدالت باشد.
آفرينش جهان و انسان، فرستادن پيامبر و امام، نزول وحي و تعيين قانون براي سعادت بشر و... جملگي از باب لطف و حكمت الهي است و در راستاي هدفدار بودن انسان و جامعة بشري است.
از آن جا كه بشر با پيروي از هوي و هوسها، بر خلاف هدفِ اصليِ از خلقتِ خود، گام برداشته است و حتي با راهنمايانِ از جانب خداوند نيز سر ستيز برداشته و آنها را يا كشتهاند، و همين هوي و هوسها سبب ظلم و فساد و انحراف در جوامع بشري شده است و... لذا خداوند متعال بر اساس همان قاعدة، لطف و حكمت آخرين امام را در حال غيبت نگه داشته، تا زماني كه جامعة بشري شايستگي برپايي حكومت جهاني واحد با محوريت رهبري الهي را دارا شود. پس لطف خداوند توأم با حكمت او اقتضأ ميكند در همين دنيا با امامت و رهبري امام زمانغ حكومتي بر پا شود تا بهشتِ موعودِ زميني، علاوه بر بهشت آسماني، كه رؤياي هميشگي انسان بوده است، و هيچ گاه تجربه نكرده است، تحقق يابد.
پيامبراكرمميفرمايد: در امت من مهديغ قيام كند... و در زمان او، مردم به چنان نعمت و برخورداري و رفاه دست يابند كه در هيچ زماني دست نيافته باشند. ]و اين رفاه شامل تمامي انسانها خواهد بود چه[ نيكوكار چه بدكار. آسمان مكرر بر آنان ببارد ]كنايه از وفور مواهب طبيعي[ و زمين چيزي از رويدنيهاي خود را پنهان نسازد.(بحارالانوار، مجلسي، ج 51، ص 78، مؤسسه الوفأ / ر.ك: تفسير نمونه، آيتالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 19، ص 261ـ266، دارالكتب الاسلاميه / كشف المراد، علامه حلي، ص 324ـ329 و ص 362ـ364، مؤسسه النشر الاسلامي.)
|