جواب:
وظايف شيعه و تكاليف منتظران مهدي موعود7همان است . كه در اخبار و روايات به شرح ذيل آمده است , و به انتظار نشستگان , با عمل به وظايف دوران غيبت , خودسازي نموده و عنايت مولايش راجلب مي نمايد.
انتظار فرج , اين اصل , شيعه را هميشه آماده و مهيّا براي شركت در قيام و انقلاب حضرت نگه مي دارد, و ثواب عظيمي براي انتظار نقل شده است . علي 7فرمود: .
2 دعا در حق حضرت كه خداوند آن بزرگوار را از شر جن و انس حفظ نمايد و در ظهور و غلبه دادنش بر كفّارو منافقان تعجيل فرمايد. بحمداللّه شيعيان بعد از نماز, دعاي را مي خوانند.
3 غمگين بودن براي غايب بودن حضرت .
4 صدقه دادن براي سلامتي وجود مقدّس حضرت بقيّةالله الاعظم .
5 زيارت خانهء خدا و انجام حج به نيابت از حضرت كه ثواب بسيار دارد.
6 بلند شدن از جا هنگام به زبان آوردن يا شنيدن لقب مبارك .
7 استغاثه و پناه بردن به حضرت در مواقع رويكرد شدائد و گرفتاري ها.
8 انسان براي خود دعا كند خدا وي را از شر و مكر شياطين حفظ نمايد, به ويژه اين دعا را بخواند: .
9 آمادگي نظامي در عصر انتظار. امام صادق 7فرمود: . البته مراد مسلّح شدن به اسلاح هاي روز است كه امروزه اين آمادگي برعهدهء نيروهاي مسلّح مي باشد و افراد غير نظامي مي توانند با ديدن دوره هاي آمادگي نظامي , خود را مهيّا نگه دارند.
10 تلاش براي برقراري حكومت اسلامي و اجراي احكام نوراني اسلام . پيامبر گرامي اسلام 6فرمود:. از آن جايي كه در ايران نظام حكومت اسلامي به رهبري امام خميني (ره ) برقرار شده است , سعي وكوشش در حفظ و حراست اين نظام مقدّس و پياده شدن دقيق قوانين سعادت آخرين قرآن , زمينه سازي جهت ظهورامام منتظر است .
11 متّصف شدن به اوصاف ياوران مهدي 7 از قبيل داشتن توحيد و ايمان خالصانه , و بر خورداري از بصيرت و آگاهي كه چراغ راه است و در رويارويي با جاهلان پينه بر پيشاني بسته هم چون خوارج نهروان موجب مي شودانسان مالك اشتر مآبانه در راه حق و حمايت از امام پا برجا و مستحكم باشد. شجاع بودن و در پيش برد اسلام ازانبوه دشمن هراس به دل راه ندادن و تقويت روح ايثار و مواسات و برادري و زهد و ساده زيستي .(1)
(پـاورقي 1.لطف الله صافي گلپايگاني , منتخب الاءثر في الامام الثاني عشر, ص 635ـ 645 محمد باقر مجلسي , بحار الاءنوار, ج 52 ص 366ح 146 محمد جواد نجفي , ستارگان درخشان , ج 14 ص 119ـ 124 محمد رضا حكيمي , خورشيد مغرب , ص 330ـ 404مجلهء حوزه , سال 70ـ 71 ص 299ـ 307 عباس قمي , منتهي الآمال , ص 483ـ 491
|