جواب:
1_ تولد:
برخي تاريخ نگاران عقيده دارند كه دوازدهيمن پيشواي معصوم در نيمة شعبان 255 هجري در شهر سامرّا ديده به جهان گشود.[1] برخي ديگر عقيده دارند كه حضرت در نيمة شعبان 256 متولد شده است.[2]
2_ غيبت صغري و كبري:
غيبت امام زمان(ع) به دو دورة صغري و كبري تقسيم مي شود.[3] غيبت صغري از 260 هجري (سال شهادت امام يازدهم) تا 329 هجري، يعني حدود 69 سال بود و بعد از آن غيبت كبري آغاز مي گردد.[4]
3_ نحوة برقراري ارتباط با حضرت:
در زمان غيبت صغري، نوّاب اربعه با امام زمان ارتباط داشته و مشكلات و مسايل و احكام را با حضرت در ميان مي گذاردند. اين افراد عبارت بودند از:
الف) ابوعمر و عثمان بن سعيد عمري؛
ب) ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعيد عمري،
ج) ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي؛
د) ابوالحسن علي بن محمد سمري.
وظايف عمدة نواب خاص پاسخگويي به سؤالات فقهي و مشكلات عقيدتي، اخذ و توزيع اموال متعلق به امام، رسيدگي به وضعيت شيعيان و مبارزه با مدّعيان دروغين كه ادعاي بابيت و نيابت و وكالت امام زمان (ع) را داشتند.[5] البته در غيبت صغري مردم مي توانستند با امام زمان(ع) ارتباط برقرار كنند، ولي بيشتر ارتباطات از طريق نواب اربعه امكان پذير بود.
در زمان غيبت كبري هر كس مي تواند با امام زمان(ع) ارتباط برقرار كنند و امام زمان در همه جا حضور داشته و به همگان نفع رسانده و به هدايت و ارشاد پرداخته و به مردم نفع مي رساند؛ اگر چه مردم حضرت را نبينند.
در زمان غيبت كبري علماي واجد شرايط از سوي امام نيابت عامه دارند. نيابت عامه اين است كه امام، شرايط و ضوابط كلي را بيان كند تا در طول زمان هر فردي كه آن ظابطه با او تطبيق كند نايب شناخته شود، از اين رو فقيهان واجد شرايط، نايب حضرت بوده و وظيفة پاسخگويي به مسايل شرعي را بر عهده داشته و هدايت و رهبري مردم را نيز بر عهده دارند. برخي عقيده دارند كه در زمان غيبت كبري، برخي از بزرگان مانند مقدس اردبيلي، امام زمان(ع) را ملاقات نموده و با حضرت ارتباط داشته اند. هر كس ديگري نيز اگر لياق داشته باشد مي تواند با اما ارتباط برقرار كند؛ واقعيت آن است كه به طور قاطع نمي توان گفت: ملاقات با امام زمان امكان دارد يا نه.
4_ علايم ظهور:
علايم ظهور به حتمي و غير حتمي تقسيم مي شود.[6] با تحقق علايم حتمي امام ظهور مي كند. علايم غير حتمي آن است كه مضافاً بر آن، تحقق شرايط ديگر لازم است.
علايم حتمي متعدد بوده كه جهت رعايت اختصار به برخي اشاره مي شود:
1_4_ خروج سفياني:
پيش از قيام قائم، مردي از نسل ابوسفيان، در شام خروج مي كند و با تظاهر به دين داري، گروه زيادي از مسلمانان را مي فريبد.[7] امام سجاد(ع) فرمود: ظهور قائم(ع) از ناحية خداوند قطعي و خروج سفياني نيز، از جانب خداوند قطعي است. در برابر هر قيام كننده و مصلحي، يك سفياني وجود دارد.[8]
2_ 4_ خروج يماني:
يكي از نشانه هاي ظهور امام، قيام يماني ذكر شده است كه مردم را به حق و عدل دعوت مي كند.[9] امام صادق(ع) فرمود: قيام خراساني و سفياني و يماني، در يك ماه و يك روز خواهد بود.[10] در برخي از روايات آمده است: وليماني من المحتوم؛[11] قيام يماني حتمي است.
3_4_ خروج دجال:
پيامبر (ص) فرمود: پيش از خروج دجال، بيش از هفتاد دجال خروج خواهد كرد.[12]
4_4_ فراگير شدن جهان از ظلم:
فراگير شدن ظلم وجور، از نشانه هاي معروف ظهور مهدي(ع) به حساب آمده است: يملا الله به الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً.[13]
5_ 4_ جنگ هاي خونين:
در برخي روايات از جنگ هاي خونين به عنوان نشانه هاي ظهور ياد شده است.[14]
گويا اين جنگ ها بين اهل باطل، بر سر رقابت هاي مادي و سياسي شكل مي گيرند.
6_4_ در آمدن پرچم هاي سياه از خراسان:
امام باقر(ع) فرمود: بيرق هاي سياهي از خراسان بيرون مي آيد و به جانب كوفه به حركت در مي آيند.
پس چون مهدي ظاهر شد، اينان وي را دعوت به بيعت مي كنند.[15]
5_ طول عمر:
يكي از مباحث مهم دربارة امام زمان(ع) طولاني بودن عمر امام است كه بِدان از چند جهت مي توان پرداخت:
1_ بُعد الهي: برخي از مسايل را نمي توان با ديد علمي و عادي مورد بررسي قرار داد و بايد مصالح و علت آن را مربوط به خداوند دانست. طول عمر امام زمان مربوط به خداوند است؛ خداوندي كه حضرت يونس را در شكم ماهي حفظ كند[16] و دريا را براي حضرت موسي مي شكافد[17] و آتش را بر ابراهيم سرد و سلامت مي كند.[18]
خداوند از زمين خدا حجت قرار داده است و به واسطة امام زمان(ع) جهان را پر از عدل خواهد كرد. او امام را در غيبت قرار داده است، تا حجت خويش را حفظ كند، همان گونه كه بزرگان ديگر را از حوادث حفظ نمود.
اگر از زواية ايمان به غيب به اين پديده بنگريم پاسخ همة پرسش ها و اعتراض ها داده شده و نياز به فلسفه بافي و ارائه شواهد ندارد. تأثير گذاري عوامل طبيعي، به دست خداوند است. او است كه اگر بخواهد شيشه را در بغل سنگ نگه مي دارد، پس چگونه از حفاظت وجود نازنين حجت خدا و ذخيرة عالَم آفرينش ناتوان است؟![19] به قول شيخ طوسي رمز طولاني بودن عمر حضرت به دست كسي است كه كليد غيبت وام الكتاب نزد او است.[20]
زيست شناسان عقيده دارند كه عمر بشر اندازه و حد ثابتي ندارد. در طبيعت همه گونه عمر بوده و ممكن است باشد.[21] وايزمن، دانشمند آلماني مي گويد: مرگ لازمة قوانين طبيعي نيست، و در عالَم طبيعت، از عمر ابدي گرفته تا عمر يك لحظه اي همه نوعش هست. آنچه طبيعي و فطري است، عمر جاوداني و ابدي است.[22]
قوانين و نواميس طبيعت نيز، بطلان عمر زياد را به ثبوت نمي رساند. [23]
3_ شواهد تاريخي:
شواهد تاريخي اثبات مي كند كه انسان هايي بوده اند كه عمر هاي بس طولاني داشته اند: مثلاً حضرت نوح صدها سال عمر كرد؛ بنابراين بهترين دليل بر امكان چيزي، واقع شدن آن است.
با توجه به مطالب مذكور بايد گفت: طولاني بودن عمر امام زمان منافات با مباني علمي نداشته و شواهد تاريخي، طولاني بودن عمر را تأييد مي كند.
[1] شيخ مفيد، الارشاد، ص 346؛ فتال نيشابوري، روضه الواعظين، ص 292؛ شيخ طوسي كتاب الغيبه، ص 131.
[2] صدوق، كمال الدين، ص 432.
[3] لطف الله صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ص 312 -313.
[4] مهدي پيشوايي، سيرة پيشوايان 673.
[5] مهدي پيشوايي، همان، ص 683 - 689.
[6] مجلة حوزه، ويژة امام زمان(ع)، ص 240 - 241.
[7] همان، ص 248.
[8] بحارالانوار، ج 52، ص 182.
[9] مجلة حوزه، ويژه نامة امام زمان(ع)، ص 254.
[10] كتاب الغيبه، نعماني، ص 252.
[11] همان.
[12] بحارالانوار، ج 52، ص 209.
[13] كنز العمال، ج 14،ص 264.
[14] بحارالانوار، ج 52، ص 246.
[15] بحارالانوار، ج 52، ص 452.
[16] صافات (37) آية 144.
[17] بقره (2) آية 50.
[18] انبيا (21) آية 69.
[19] مجله حوزة ويژه نامه امام زمان(ع)، ص 48.
[20] كتاب الغيبه، ص 428.
[21] محمد رضا حكيمي، خورشيد مغرب 241؛ ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص 175 به بعد.
[22] همان.
[23] همان.
|