بازگشت

گروه: اصحاب و ياران
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:مهدويت
موضوع فرعي:مهدويت
سؤال:ياران امام زمان(ع) در روايت 313 نفر هستند. پس بقية مردم چه نقشي دارند؟


جواب:

در برخي روايات تعداد ياران امام زمان(ع) 313 ذكر شده است.[18] امام صادق(ع) فرمود: گويا نگرم قائم را بر منبر كوفه و 313 نفر يارانش، كه پيرامونش گرد آمده اند به شمار اهل بدر.[19]

در برخي روايات ديگر تعداد ياران امام زمان(ع) ده هزار بيان شده است.[20]

از روايات ديگر استفاده مي شودكه مهدي، ميان دوازده تا پانزده هزار ياور قيام خواهد كرد.[21]

روايات ديگر بدون ذكر تعداد ياران امام، به تعداد انبوهي اشاره مي كند.[22] در جمع بين اين روايات مي توان ياران امام زمان(ع) را به سه گروه تقسيم نمود:

1) تعدادي از ياران افراد خاص و اصحاب ويژه هستند كه 313 نفر هستند. اين تعداد پارسايان، قاطع، دين مدار و ... بوده و فرمانبر ترين افراد هستند.

اين ها در همة زمينه ها ياور امام بوده و هستة مركزي حكومت را تشكيل مي دهند. در برخي انقلاب هاي ديگر نيز در ابتدا افراد ويژه اي وجود دارند كه مشاوران امين رهبري بوده و سياست هاي كلي انقلاب و حكومت را تعيين مي كنند. در ابداي شكل گيري انقلاب اسلامي ايران افراد خاصي وجود داشت كه امام را در شكل گيري انقلاب، سپس در تشكل حكومت ياري كردند.

2) تعداد ديگري از ياران امام را كساني تشكيل مي دهند كه در شكل گيري انقلاب و تشكيل حكومت نقش بنيادي دارند، گرچه اين تعداد شايد مانند 313 نفر تأثير گذار نباشند.

3) دستة سوم تودة مردم هستند كه نقش بنيادي در حكومت عدالت گستر و قانون مند دارند. مردم ستون فقرات نظام را تشكيل مي دهند. امام زمان(ع) بعد از تشكيل حكومت و پيروزي بر مخالفان با بهره گيري از تودة مردم سياست و استراتژي خويش را اجرا مي كنند. در يك حكومت جهاني همة مردم حضور داشته و هر كدام نقش ايفا مي كند. مردم به عنوان شهروندان در حكومت امام زمان حقوقي دارند كه رعايت آن ها لازم است. البته نقش آفريني سه گروه يكسان نبوده و گروه اوّل نقش بيشتري در پيروزي و تشكيل حكومت دارند، زيرا در ابتدا حضرت با 313 نفر قيام مي كنند بعد ديگران به حضرت مي پيوندند. بعد از تشكيل حكومت جهاني، همة مردم در حكومت نقش آفريني مي كنند.

[18] بحارالأنوار، ج 52، ص 341.

[19] شيخ صدوق، كمال الدين و تمام الغمه، ص 672.

[20] نعماني، الغيبه، ص 307.

[21] سيد بن طاووس، الملاحسن والفتن، ص 65.

[22] بحارالانوار، ج 60، ص 316.