بازگشت

گروه: مهدويت
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:مهدويت
موضوع فرعي:مهدويت
سؤال:ارتباط با امام زمان(ع) از چه روش هايي امكان پذير است؟


جواب:

نحوة ارتباط با امام زمان(ع) در دو مرحله قابل بررسي است:

الف) زمان غيبت صغري؛

ب) زمان غيبت كبري.

در زمان غيبت صغري كه از سال 260 و يا 255 هجري قمري آغاز شد و در سال 329 پايان يافت،3 مردم پرسش هاي عقيدتي، اجتماعي و مشكلات خويش را به وسيلة نواب خاص با امام زمان(ع) در ميان مي گذاشتند و آن حضرت مسائل و پرسش هاي مردم را پاسخ مي گفتند. گاهي گروهي از مردم به وسيلة نواب خاص به ديدار امام زمان(ع) مي رفتند. در واقع مي توان گفت كه در اين مدت امام هم غايب و هم غايب نبود.4

نواب خاص امام زمان(ع) كه نقش بنياري در برقراري ارتباط مردم با امام زمان(ع) داشته اند، عبارتند از:

1- ابوعمرو عثمان بن سعيد عمري؛

2- ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعيد عمري؛

3- ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي؛

4- ابوالحسن علي بن محمد سمري.

در اين جا لازم است به بخشي از وظايف و فعاليت هاي نواب خاص امام زمان(ع) اشاره شود كه چگونه مردم با امام زمان(ع) ارتباط برقرار مي كردند:

الف) پنهان داشتن نام و مكان امام: گرچه امكان رؤيت امام زمان(ع) در غيبت صغري براي مردم و نواب خاص وجود داشت، ولي به دليل مشكلات سياسي، هر يك از نواب موظف بودند كه نام و مكان امام را افشا نكنند؛ زيرا جان امام از سوي حكومت تهديد مي شد. البته اين پنهان كاري به دستور خود امام زمان(ع) صورت گرفته بود. ارتباط شيعيان نيز بدون اين كه مكان امام را بدانند، برقرار مي شده است.

ب) پاسخ گويي به سؤالات فقهي و مشكلات عقيدتي:

نواب خاص علاوه بر وظيفة فوق، وظيفة پاسخگويي به سؤالات فقهي و مشكلات عقيدتي مردم را نير بر عهده داشتند نواب خاص به دليل اين كه از دانش بسيار بالايي بهره مند بودند، به بهترين وجه شبهه زدايي نموده، پرسش هاي مردم را جواب مي دادند. از سوي ديگر سؤالات فقهي و شرعي شيعيان را به عرض امام رسانده و پاسخ ها را دريافت و به مردم ابلاغ مي كردند.

ج) اخذ و توزيع اموال متعلق به امام زمان(ع):

نواب خاص اموال متعلق به امام را از جمله بيت المال و سهم امام را از شيعيان مي گرفتند به هر طريقي ممكن به امام زمان(ع) مي رساندند.

در زمان غيبت كبري نيز نحوة ارتباط با امام زمان ممكن است با طرق زير امكان پذير باشد:

1- ملاقات حضوري:

در خصوص امكان و عدم امكان ملاقات حضوري با امام زمان(ع) اختلاف است. برخي عقيده دارند كه ملاقات حضوري امكان داشته و انسان با رعايت تقوا و ايجاد شايستگي، مي تواند به حضور امام زمان(ع) برسد.

چنان كه شخصيت هايي مانند مقدس اردبيلي،5 علامةحلي،6 و علامة بحرالعلوم7 و ... به حضور آن حضرت رسيده اند. سيد مرتضي،8 شيخ طوسي و ... از طرفداران اين نگرش هستند.

شيخ طوسي مي نويسد: ما قطع نداريم كه حضرت از تمام اولياي خود، پنهان باشد، بلكه جايز است كه براي بيشتر آنان ظاهر گردد و نمي داند هر انساني مگر خود را....9

برخي ديگر عقيده دارند كه ملاقات حضوري با امام زمان(ع) امكان ندارد. محمد بن ابراهيم، معروف به نعماني،10 فيض كاشاني،11 و كاشف الغطا،12 و ... از طرفداران اين نگرش هستند. اينان به برخي از روايات تمسك كرده اند كه در آن ها هر گونه ارتباط حضوري با امام زمان(ع) منع شده است.13

امام زمان(ع) در توقيع شريفش خطاب به آخرين نايب خاص خود يعني علي بن محمد سمري، فرمود: به زودي از شيعيان من خواهد آمد كساني كه ادعاي ديدن مرا بكنند. آگاه باشيد هر كس قبل از خروج سفياني و صيحة آسماني ادعا كند كه مرا ديده است، او دروغگوي افترا زننده است.14

واقعيت اين است كه با تقوا و معنويت و قابليت مي توان به حضور آن امام همام رسيد، چنان كه برخي از بزرگان به حضور او رسيده اند. به نظر مي رسد آن عده از رواياتي كه دلالت بر منع ملاقات دارند، ناظر بر اين است كه جلوي هر گونه سوء استفاده از ادعاي ديدن امام زمان گرفته شود و هر كس ادعاي رويت امام زمان(ع) را نكند. برخي از بزرگان به حضور امام رسيده اند و مرحوم آخوند خراساني نيز ملاقات امام زمان(ع) را براي افراد خاصي ممكن دانسته است. ليكن بعضي معتقدند كه اين نوع ديدار يا در حالت مكاشفه است و يا ملاقات با ياران خاص امام عصر(ع) مي باشد، ولي طرف گمان مي كند كه شخص امام عصر را ديده است. بعضي از داستان ها در خواب بوده ولي علاقه مندان آن را در بيداري دانسته اند.والله العالم.

3 شيخ صدوق، كمال الدين، ص 480؛ بحارالانوار، ج 52؛ صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ص 268.

4 محمد رضا حكيمي، خورشيد مغرب، ص 53.

5 منتهي الآمال، ج 2، ص 470 و مهدي موعود، ص 934.

6 تنكابني، قصص العلماء، ص 259.

7 بحارالانوار، ج 52، ص 174.

8 تنزيه الانبياء، ص 182، به نقل از مجلة حوزه، شمارة70 _ 71، ويژه نامةامام زمان، ص 99.

9 كتاب الغيبه، ص 99.

10 همان، ص 160.

11 وافي، ج 2، ص 414.

12 حق المبين، ص 87.

13 شيخ طوسي، كتاب الغيبه، ص 395.

14 شيخ صدوق، همان، ص 516.



2- ارتباط معنوي:

بي ترديد مي توان با امام زمان(ع) ارتباط معنوي برقرار كرد. البته اين ارتباط با بهره گيري از تقوا، دعا و توسل به ائمه(ع)، به ويژه به ساحت مقدس امام زمان(ع) امكان پذير است. شايد بر همين اساس باشد كه يكي از وظايف شيعيان در زمان غيبت، دعا كردن براي امام زمان(ع) و توسلات بيان شده است.15 ارتباط معنوي بدان معنا نيست كه انسان امام زمان(ع) را حضوراُ ملاقات كند، بلكه بايد با آن امام ارتباط برقرار كند و هميشه به ياد او بوده و او را در تمام اعمال خود ناظر بداند و هرگاه چنين لياقت و شايستگي اي حاصل شد آن حضرت نيز به انسان عنايت كرده، به رفع مشكلات انسان مي پردازد؛ از اين رو امام زمان(ع) در توقيعي كه براي شيخ مفيد صادر كرد، فرمود: فانا نحيط علما بأنبائكم و لا يعزب عناشي من اخباركم؛16 ما بر اخبار و احوال شما آگاهيم و هيچ چيز او اوضاع شما بر ما پوشيده نمي ماند. باز حضرت در همان توقيع فرمود: ما در رسيدگي و سرپرستي شما كوتاهي نكرده و ياد شما را از خاطر نبرده ايم، كه اگر جز اين بود، دشواري ها و مصيبت ها بر شما فرود مي آمد و دشمنان شما را ريشه كن مي كردند.17

ارتباط معنوي انسان با امام زمان(ع) سبب مي شود كه آن حضرت در ميان مردم حضور پيدا كند، اگرچه مردم او را نشناسند. امام علي(ع) فرمود: سوگند به خداي علي، حجت خدا در ميان آنان هست و در كوچه و بازار آن ها گام بر مي دارد و برخانه هاي آنان وارد مي شود و در شرق و غرب جهان به سياحت مي پردازد و گفتار مردمان را مي شنود و بر اجتماعات آنان وارد شده سلام مي دهد. او مردمان را مي بيند.18

در دعاي ندبه مي خوانيم: جانم فدايت! تو آن غايبي هستي كه از ميان ما بيرون نيستي. جانم فدايت! تو آن دور شده از وطن هستي كه از ما دور نيستي.19

3- ارتباط از طريق نامه:

يكي از راه هاي ارتباط با امام زمان(ع)، نامه نگاري است. مرحوم شيخ عباس قمي به نقل از تحفه الزاير مجلسي و مفاتيح النجاه سبزواري مي نويسد: هر كسي حاجتي داشته باشد و اين را در نامه اي بنويسد و در يكي از قبور ائمه(ع) بيندازد و يا مهر كند و خاك پاكي را گل سازد و آن را در ميان آن گذارد و در چاهي عميق و يا نهري اندازد، آن گاه امام زمان(ع) خود شخصاً متولي بر آوردن حاجت مي شود.20









15 منتهي الآمال، ص 559 و 562.

16 احتجاج طبرسي، ج 2، ص 592.

17 همان.

18 جباري، عاشوري و حكيم، تاريخ عصر غيبت، ص 426؛ به نقل از الغيبه نعماني، ص 72.

19 مفاتيح الجنان، دعاي ندبه.

20 منتهي الآمال، ج 2، ص 491.