بازگشت

گروه: ويژگي هاي حکومت
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:مهدويت
موضوع فرعي:مهدويت
سؤال:گفته شده بعد از آنكه حضرت ولي عصر(عج) ظهور نمود ايشان شهيد مي شوند. آيا اين سخن صحيح است؟ چگونه بعد از ظهور حضرت جهان پر از عدل و داد مي شود؟ شهادت حضرت چگونه اتفاق مي افتد و چگونه قيامت آغاز مي شود؟ آيا شهادت حضرت آغاز قيامت است؟ توضيح دهيد.


جواب:

واقعيت آن است كه به گونه اي معيّن نمي توان گفت كه امام زمان(ع) چگونه از دنيا مي رود. آيا به مرگ طبيعي از دنيا مي رود و يا به شهادت مي رسد.[5] از برخي روايات استفاده مي شود كه مرگ حضرت طبيعي نخواهد بود.[6]

آيا همه امامان (ع) به شهادت رسيده اند؟ از برخي روايات استفاده مي شود كه همة امامان و معصومان(ع) به شهادت رسيده اند. امام رضا(ع) فرمود: ما منّا إلاّ مقتول[7] امام حسن مجتبي(ع) نيز فرمود: به خداوند سوگند! پيامبر(ص) به ما اين عهد و وعده را داده است كه امامت را دوازده تن از فرزندان علي(ع) و فاطمه(ع) به دست خواهند گرفت و هر يك از آن ها، مسموم و يا مقتول خواهند شد.[8]

بسياري از بزرگان شيعه همين عقيده را دارند كه همة امامان(ع) به مرگ طبيعي از دنيا نرفته اند. مرحوم شيخ صدوق نيز بر اين باور است: همه معصومان(ع) به اجل غير طبيعي از دنيا رفته اند... كسي كه چنين عقيده نداشته باشد از ما نيست.[9]

اگر طبق اين دسته از روايات عمل شود بايد گفت كه امام زمان(ع) نيز مانند ديگر معصومان به شهادت مي رسد، اگر چه نحوة شهادت او مشخص نيست. البته برخي از بزرگان ديگر شيعه مانند مرحوم شيخ مفيد عقيده دارد كه همة معصومان(ع) به شهادت نرسيده اند.[10]

مرحوم علامه مجلسي به نقد و بررسي مبناي شيخ مفيد پرداخته و عقيده دارد رواياتي كه دلالت دارند معصومان(ع) به شهادت مي رسند، به حد تواتر است.[11]

با توجه به مطالب مذكور، اگر رواياتي مانند :ما منا إلا مسموم أو مقتول را مدرك قرار دهيم، بايد گفت امام زمان(ع) مانند ديگر امامان به دست جنايتكاران به شهادت مي رسد. اگر كليات اين دسته روايات را بپذيريم و مانند شيخ مفيد معقتد باشيم، دقيقاً نمي توان گفت كه مرگ امام زمان(ع) چگونه است؟

امام زمان(ع) بعد از ظهور با بهره گيري از عنايت خداوند، حكومت عدالت ايجاد مي كند. آنجا كه در روايات آمده است: يملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً.[12]

امام زمان(ع) براي تشكيل حكومت جهاني و برقراري عدالت، نخست به هدايت مردم پرداخته و با مخالفان عدالت و حكومت جهاني برخورد مي كند. در برخي از روايات تصريح شده است كه امام زمان به پيامبر شباهت دارد. معناي شباهت آن است كه امام زمان با شمشير به ايجاد جامعة عدالت گرا مي پردازد.[13] البته شمشير كنايه از ابزار جنگي است كه به حسب شرايط زمان و مكان فرق دارد و امام زمان(ع) از همان اسلحه بهره مي گيرد كه در زمان ظهور حضرت رايج است.

بعد از ظهور و تشكيل حكومت امام زمان(ع) قيامت آغاز نشده و به گونه اي معيّن نيز نمي توان گفت كه بين حكومت امام زمان و قيامت چه قدر فاصله است و بين قيامت و حكومت امام زمان(ع) چه رابطه اي وجود دارد. از روايات و مباني بزرگان استفاده مي شود كه در زمان حكومت امام زمان رجعت صورت مي گيرد.[14] البته دربارة رجعت اختلاف نظر وجود دارد و مورد اتفاق آن است كه رجعت صورت مي گيرد.[15]

برخي عقيده دارند كه بعد از تشكيل حكومت امام زمان(ع) برخي از بزرگان دين و مؤمنان زنده مي شوند تا نحوةحكومت و گسترش عدالت در حكومت امام زمان را ببينند و برخي از مشركان و گناهكاران نيز زنده مي شوند، تا جزاي اعمال خود را ببينند.[16]

در برخي روايات آمده است: اولين كسي كه از بزرگان دين زنده مي شود، امام حسين(ع) است كه از دشمنان خود انتقام مي گيرد.[17] از متون ديگر استفاده مي شود كه ائمه(ع) زنده شده، هر كدام حكومت مي كنند.

در برخي روايات آمده است كه بعد از امام زمان(ع) دوازده نفر حكومت مي كنند. شيخ طوسي از ابوحمزة ثمالي روايت مي كند كه حضرت صادق(ع) - ضمن حديث طولاني - فرمود: اي ابوحمزه! ما را بعد از قائم يازده مهدي خواهد بود كه همه از اولاد حسين(ع) مي باشند.[18]

[4] توضيح المسائل مراجع، ج1، مسئلة 111 و 115 و ج2، مسئلة 2633.

[5] ر.ك: مجلة حوزه، ويژه نامة امام زمان(ع)، ص 60.

[6] سيد محمد صدر، تاريخ ما بعد الظهور، ص 881، به نقل از مجله حوزه، ويژه نامه امام زمان(ع)، ص 59.

[7] بحارالانوار، ج27، ص 213، 216، 217.

[8] همان.

[9] اعتقادات، چاپ شد، در مصنفات شيخ مفيد، ج 5، ص 99.

[10] مجله حوزه، ويژه نامة امام زمان، ص 59، 60.

[11] بحارالانوار، ج 27، ص 213 و 216.

[12] بحارالانوار، ج 52، ص 284.

[13] همان، ص 51، ص 218.

[14] مهدي موعود، ص 1186 به بعد؛ معارف و معاريف، ج 5، ص 630؛ سفينه البحار، ج 1، ص 511؛ تفسير نمونه،ج 15، ص 555.

[15] همان.

[16] سفينه البحار، ج1، ص 511؛ مهدي موعود، ص 1190.

[17] تفسير نمونه، ج15، ص 556؛ بحارالانوار ، ج 53، ص 43.

[18] مهدي موعود، ص 1238.