بازگشت

گروه: تشرفات
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:مهدويت
موضوع فرعي:مهدويت
سؤال:ملاقات با امام زمانعج در نتيجه پرهيز و دوري از گناهان و انجام اعمال خاص امكانپذير است. ما كه شيعه گناهكاري هستيم، آيا حقي بر وجود مقدس ايشان نداريم تا بتوانيم حضرت را زيارت كنيم؟ منظورم سخن حضرت عليع در مورد حقوق امام بر مردم و بالعكس ميباشد.


جواب:



الف) امكان ملاقات با امام زمان(عج) و عدم آن

بحث را در سه محور مطرح ميكنيم:

1- امكان ملاقات با امام زمان(عج) و عدم آن.

2- بيان كلام أميرالمؤمنين(ع) در موضوع حقوق امام بر مردم و بالعكس.

3- ايجاد زمينههاي مناسب براي فيض ديدار امام زمان(عج).

ملاقات با امام زمان(عج) از موضوعات اختلافي است. برخي بر اين باورند كه در دوران غيبت كبري ملاقات با حضرت ممكن نيست و برخي ديگر قائلند كه انسانهاي خود ساخته و فرهيخته ميتوانند افتخار شرفيابي به محضر آن بزرگوار را به دست آورند.

دليل گروه اوّل توقيعي است كه منتسب به حضرت ميباشد، در آن جا آمده است:

اي علي بن محمد سمري! خداوند پاداش برادرانت را در (مصيبت مرگ) تو بزرگ گرداند! ظرف شش روز آينده فوت خواهي كرد. امر خود را جمع كن و به هيچ كس وصيت نكن كه پس از مرگت قائم مقام تو باشد. غيبت ثانيه (تامّه) آغاز گرديد... در آينده برخي از شيعيان ادّعاي ديدار با من را ميكنند. آگاه باشيد كه پيش از خروج سفياني و صيحه آسماني هر كس چنين ادّعايي كند، دروغگو است.(1)

روايات ديگري نيز به اين مضمون وارد شده است.

دليل گروه دوم ملاقات هايي است، كه در دوران غيبت كبري صورت گرفته و بزرگاني از اوليا و اوتاد همانند سيد بحرالعلوم(ره) و محقّق اردبيلي(ره) افتخار ديدار با حضرت را كسب كردهاند. با توجه به كثرت ديدارها نميشود در مقام تكذيب آنها بر آمد.(2)

در چگونگي جمع بين دو ديدگاه راه حل هايي ارائه شده كه به برخي از آنها اشاره ميشود:

1- اين توقيع در سطح يك خبر واحد بيشتر نيست و تنها مفيد ظنّ است و حتي شيخ صدوق و شيخ طوسي كه خودشان ناقل آن هستند، به محتواي آن معتقد نيستند و حكايتهاي متعدّدي را كه حاوي ملاقات بزرگاني با امام زمان(عج) است، در كتابهاي خود آوردهاند.(3)

حال اگر توقيع شريف را معتبر دانستيم، راه حلهاي بعدي را براي جمع بين دو ديدگاه انتخاب ميكنيم:

2- مرحوم مجلسي ميفرمايد: محتمل است كه مقصود از تكذيب مشاهده، تكذيب كساني باشد كه افزون بر مشاهده، ادّعاي نيابت همانند نواب اربعه در زمان غيبت صغري را دارند.(4)

3- احتمال ديگر اين كه: منظور از تكذيب مشاهده، ترتيب اثر ندادن باشد.

اگر مدّعي مشاهده راست بگويد، ملاقات فضيلتي براي او محسوب ميشود و اگر دروغگو باشد، وقتي كسي به او اعتنا نكرد، مفسدهاي ندارد.(5)

ب) بيان كلام أمير المؤمنين(ع) در موضوع حقوق امام بر مردم و بالعكس

در اين قسمت لازم است به تشريح بيان نوراني حضرت بپردازيم تا مقصود از حقوق امام بر مردم و عكس آن روشن شود.

حضرت علي(ع) فرمود: بزرگترين حقي كه خدا آن را واجب كرده، حق والي بر رعيت و حق رعيّت بر والي است. خداوند آن را واجب كرده و حق هر يك را به عهده ديگري گذاشته است. رعايت اين حقوق موجب پيوند آنان و عزّت دينشان خواهد بود. رعيّت به سامان نرسد مگر با رفتار نيكوي والي و واليان نيكو رفتار نگردند مگر با درستكاري رعيّت.(6)

به نظر ميرسد مراد أميرالمؤمنين(ع) از والي و حقوقي كه به گردن او دارند، امام و رهبري است كه: اوّلاً غايب نباشد؛ ثانياً بسط يدداشته و داراي حكومت ظاهري باشد، كه هر دو ويژگي در دوران غيبت حضرت ولي عصر(عج) نسبت به حضرت منتفي است.

شاهد اين مدعي كلام ديگري از حضرت است كه فرمود: اي مردم! مرا بر شما حقي است و شما را بر من حقي. امّا حق شما بر من خيرخواهي شما و اداي حقّتان از بيت المال، بر من است كه شما را تعليم دهم تا نادان نمانيد و آداب آموزم تا بدانيد.(7)

روشن است كه اين بيان در هنگامي ايراد شده كه حضرت علاوه بر منصب امامت، بر كرسي خلافت نيز تكيه زده و مردم براي رفتن به شام و جنگ صفين آماده ميشدند و اداي اين حقوق در زمان غيبت متصور نيست.

ناگفته نماند كه قدرت ظاهري نداشتن امام زمان(عج) غير از واسطه فيض بودن امام(ع) ميان خدا و خلق است؛ زيرا همه نعمت هايي كه از ناحيه خدا به انسان و ساير مخلوقات ميرسد، به بركت وجود حجّت خدا است. در دعاي ندبه ميخوانيم: خدايا! نماز ما را به واسطه او قبول فرما، گناهان ما را به خاطر او ببخش، دعاهاي ما را به واسطه او مستجاب گردان و روزي ما را به وسيله او فراوان فرما.(8)

با دقّت در سخنان حضرت علي(ع) به اين نتيجه ميرسيم: ملاقات و ديدار امام زمان(عج) موضوعي نيست كه يكي از حقوق شيعيان بر وجود مقدّس حضرت به حساب آيد.

ج) ايجاد زمينههاي مناسب براي فيض ديدار امام زمان(عج)

در عرف همه ملّتها روشن است كه ديدار با بزرگان به تناسب شخصيّت هر بزرگي داراي شرايط ويژهاي است و تا آن شرايط پديد نيايد، عرف مردمي اجازه ديدار با آن شخصيّت را به هيچ فردي نميدهد؛ ديدار و ارتباط با امام زمان(عج) نيز از اين گردونه خارج نيست، بلكه ميتوان گفت: با توجه به موقعيّت اختصاصي حضرت يعني موضوع غيبت و سوء استفاده هايي كه ممكن است برخي از افراد از مطرح كردن ارتباط و ديدار با حضرت داشته باشند، ملاقات با امام زمان(عج) براي همگان ميسور نيست و هر فردي تنها به اين عنوان كه شيعه امام است، نميتواند لياقت فيض حضور حضرتش را كسب كند.

قدم گذاشتن در اين مسير به كسب لياقت و شايستگي نيازمند است و هر كس به اندازه تلاش خود بهره ميبرد؛ بعضي از افراد همانند سيد بحرالعلوم و پسر مهزيار حضرت را ميبينند و ميشناسند؛ برخي امام را ميبينند ولي نميشناسند؛ برخي ديگر از لياقت كمتري بهره دارند و ممكن است در عالم خواب آن عزيز را زيارت كنند؛ خلاصه اين كه: ملاقات با امام زمان(عج) به لياقت نياز دارد.

در عين حال بايد توجه داشته باشيم كه اگر چه ملاقات حضرت تا رسيدن به آن مقام نميتواند صورت گيرد، اما اين بدين معنا نيست كه ما در امر دين و معارف ديني و احكام و... سرگردان باشيم؛ زيرا بسياري از معارف ديني از طريق امامان معصوم و پيامبر اسلام و قران كريم كه مصون از خطا و اشتباه است، هم چنين با پرسش از عالمان دين براي ما روشن و آشكار است و اگر ما بتوانيم به آنچه كه ميدانيم و ميتوانيم بدانيم عمل كنيم، به آنچه كه نميدانيم و خواستار دانش و فهم آن هستيم، آگاه شده و خواهيم رسيد.

پي نوشتها:

1. كمال الدّين و تمام النعمه، صدوق، جزء 2، ص 516، ح 44؛ كتاب الغيبة، طوسي، مؤسسة المعارف الاسلامية، ص 395، ح 365.

2. بحارالأنوار، ج 52، ص 1 - 89.

3. كمال الدين، ص 437 - 473؛ كتاب الغيبة، ص 253 - 280.

4. بحارالأنوار، ج 52، ص151.

5. سپيده اميد، سيد حسين اسحاقي، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، قم، ص 38.

6. نهج البلاغه، ترجمه شهيدي، خطبه 216، ص 248.

7. همان، خطبه 34، ص 35.

8. مفاتيح الجنان، دعاي ندبه.