بازگشت

گروه: مهدويت
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:مهدويت
موضوع فرعي:مهدويت
سؤال:چرا خداوند دسترسي به امام زمانعج را سخت كرده است؟ آن هم در اين دوره وانفسا كه عدهاي خود را امام زمان بنامند و چنين كفر و گناه، جامعه را از هم بدرد!


جواب:

بحث را در دو بخش مطرح ميكنيم:

بخش نخست: ضرورت ايجاد زمينه و صلاحيّت ارتباط با امام زمان(عج).

بخش دوم: بررسي عوامل غيبت.

1- ضرورت ايجاد زمينه جهت ارتباط با امام زمان(عج).

در عرف همه ملل و اقوام روشن است كه ارتباط با بزرگان به ميزان شخصيت هر بزرگي، داراي شرايط ويژهاي است كه تا شرايط پديد نيايند، عرف مردمي اجازه ارتباط و دسترسي با آن شخصيّت را به هيچ فردي نميدهد.

دسترسي به امام زمان(عج) از اين گردونه خارج نيست، بلكه ميتوان گفت: با توجّه به موقعيّت اختصاصي حضرت يعني موضوع غيبت و سوء استفاده هايي كه ممكن است برخي از افراد از مطرح كردن ارتباط با امام زمان(عج) داشته باشند، دسترسي به حضرت، داراي شرايط بيشتر و سختتري ميباشد و چنان نيست كه هر فردي به آساني بتواند با امام ارتباط برقرار كند.

قدم گذاشتن در اين مسير به كسب لياقت و شايستگي نيازمنداست و هر كس به اندازه تلاش خود بهره ميبرد. خلاصه اين كه: ارتباط و دسترسي به امام زمان در دوران غيبت كبري به ايجاد زمينه شايستگي و لياقت نياز دارد؛ همان گونه كه برخي از بزرگان همانند سيد بحرالعلوم و محقق اردبيلي (ره) با حضرت ارتباط داشتند؛ از سوي ديگر ارتباط با امام زمان(عج) تنها ملاقات حضوري نيست، بلكه راههاي ديگري براي ارتباط موجود است (مثلاً از طريق دعا و مناجات و به صورت دروني).

در ضمن از برخي روايات استفاده ميشود كه حضرت بر اعمال و رفتار شيعيان نظارت دارد و پشت پرده به هدايت مردم پرداخته و همه جا حضور دارد، همانند رواياتي كه ميگويد: حضرت در مراسم حج حضور دارد و مردم را ميبيند، اما مردم او را نميبينند.(4)

2- بررسي عوامل غيبت.

عواملي را كه قابل تصوّر است در غيبت امام زمان(عج) تأثير داشته باشد ميتوان در اين چند فرض بيان كرد:

1- خداوند اراده كرده است كه حضرت غايب باشد.

2- حضرت ولي عصر(عج) خواهان غيبت است.

3- مردم آمادگي ظهور و پذيرش حضرت را ندارند.

اهل فن و علماي كلام مورد اول و دوم را مردود شمردهاند، به دليل اين كه:

الف) لطف خدا به بندگان مقتضي ظهور امام زمان(عج) است تا بندگان تشنه حق و حقيقت بتوانند با ظهور و حضور او، از چشمه زلال هدايتش سيراب شوند. يعني اگر بشر و انسانها و هر موجودي، قابليت دريافت فيض الهي را داشته باشد، خداوند او را از فيض خود محروم نميكند.

ب) مقام عصمت حضرت اقتضا ميكند كه مردم از فيض حضور آن عزيز و ارشادها و راهنماييهاي او بهرهمند باشند؛(5) افزون بر اين دليل عقلي، از برخي روايات استفاده ميشود كه حضرت هم خواهان تحقّق وعده ظهور است. محمد بن عثمان عمري ميگويد: آخرين ديدار من با حضرت كنار خانه خدا بود، در حالي كه حضرت اين گونه دعا ميكرد: اللّهم أنجزلي ما وعدتني؛(6) خدايا! آن چه را كه به من وعده دادهاي برسان.

بنابراين از موارد فوق، فقط فرض سوم باقي ميماند كه تنها عامل غيبت محسوب ميشود، يعني آماده نبودن جامعه بشري، يعني انسانها هنوز به دريافت اين فيض بزرگ الهي نرسيدهاند و اين قابليت براي آنها هنوز به وجود نيامده است.

در اين باره حضرت علي(ع) فرمود: بدانيد كه زمين از وجود حجّت خدا خالي نميماند، ولي خداوند، به خاطر ظلم و جور و اسراف مردم آنان را از ديدار و ارتباط با او محروم خواهد كرد.(7)

خواجه نصير الدين طوسي دراين باره گفته است: غيبت امام مهدي(عج) نه از ناحيه خدا است و نه از ناحيه حضرت، بلكه از ناحيه مردم است، چرا كه همگان آماده اطاعت از امام نيستند و هرگاه عاملغيبت زدوده شود، هنگام ظهور فرا ميرسد.(8)

بنابراين ميتوان گفت: تنها عامل عدم دسترسي به امام زمان(عج) و غيبت حضرت، آماده نبودن جامعه بشري براي ظهور است، گرچه بخشي از مردم به اين نتيجه رسيدهاند كه اصلاح جامعه و برقراري عدالت اجتماعي فراگير ممكن نيست. مگر از ناحيه شخصي كه داراي ولايت مطلقه از طرف خدا باشد؛ و تا اين خواسته مردمي به حدّ لازم نرسد و همگان يا اكثر انسانها خواهان پذيرايي از مقدم او و اجراي دستورهايش نباشند، ظهور نخواهد كرد.(9)

هم چنين بايد توجه داشت، اگر چه هر فردي به صورت عادي نميتواند با امام زمان(عج) ارتباط داشته باشد و او را ديدار كند، اما اين بدان معنا نيست كه از هدايت الهي محروم ميباشيم، زيرا كتاب الهي و سنت و روايات پيامبر اسلام(ص) و سيره امامان معصوم و روايات آنها را داريم.

همچنين وجود عالماني كه به دين و احكام الهي آگاهي دارند. همه اين موارد راه ما را در رسيدن به احكام الهي و ارزشهاي انساني (كه لازمه زندگي سعادتمند و رستگاري جاودانه است) هموار و روشن ميكند؛ بنابراين غيبت و فقدان امام، به معناي فقدان نور هدايت الهي و محروميت از هدايت خداوند نيست. بسياري از امور امروزه براي ما در سايه كتاب خداوند كه دچار تحريف نيست و سنّت پيامبر و امامان معصوم و عقل خدادادي روشن است. ميتوانيم بر اساس اصول كلي كه در اسلام بيان شده، راه روشن هدايت را درك كنيم.

در اين امور نياز به دست غيبي نداريم و وظيفه ما كاملاً مشخص است.

رسيدن به حضور امام زمان براي درك معارف عاليتر و نيازهاي برتر است. اگر توانستيم به آنچه كه ميدانيم و براي ما بيان شده، عمل كنيم، به وظيفه مان عمل نمودهايم.

پي نوشتها:

1. طه (20) آيه 50.

2. نمل (91) آيه 8.

3. انسان (76) آيه 3.

4. كتاب الغيبه، محمد بن ابراهيم النعماني، مكتبة الصدوق، تهران، ص 175، احاديث 13 و 14 و 15 و 16.

5. بداية المعارف الالهيّة، محسن خرازي، ج 2، مركز مديريت حوزه علميه قم، ص 163.

6. كتاب الغيبة، شيخ طوسي، مؤسسة المعارف الاسلامية، ص 364، ح 330.

7. مكيال المكارم، سيد محمد تقي موسوي اصفهاني، ترجمه سيد مهدي حائري قزويني، ج 1، ص 160؛ كتاب الغيبة، محمد بن ابراهيم النعماني، مكتبة الصدوق، تهران، ص 141، ح 2.

8. بداية المعارف الهية.

9. بداية المعارف الالهية، همان، ص 164.