جواب:
لزوم تعيين يك رهبر معصوم به اقتضاي لطف و مهر گسترده ي خدا در مورد تربيت مردم به سوي كمالات آنان است و اين برهان ايجاب مي كند كه خداوند رهبر معصوم را معرّفي و تعيين كند و اقتضاي اين دليل اين نيست كه خداوند از تمام جهان يك رهبر را بر سرتاسر جهان مسلّط كرده و ديگران را به طور اجبار مقهور و مغلوب قرار دهد بلكه پذيرش رهبر و پيروي از وي و تسليم در برابر حكومت وي بايد از ناحيه ي مردم صورت گيرد. پس از درگذشت پيامبر اسلام گرچه خداوند رهبر مسلمانان را معرّفي و تعيين كرده بود ولي آنان زير بار حكومت وي نرفتند و بر خداوند هم ديگر لازم نبود كه آن حضرت را به قهر و غلبه بر آنان مسلّط نمايد. در زمان غيبت هم خداوند رهبر شيعه را توسط پدر بزرگوارش حضرت عسكري و اجداد بزرگوارش معرّفي فرموده بود ولي مردم پذيراي حكومت و خلافت آن حضرت نبودند گذشته از مصالحي كه در غيبت آن حضرت وجود داشت و آنگاه كه ظلم و بيداد در جهان گسترش يابد و جهان بشريت خويشتن را نيازمند حكومت عدل وي ببيند و ناتواني خويش را از اداره ي امور احساس نمايد خداوند امام زمان را ظاهر مي كند و حكومت عدل و داد را به دست تواناي او در جهان مستقر مي سازد.   (بخش پاسخ به سؤالات )
|