جواب:
دليلي كه نيازمندي جامعه را به امام اثبات مي كند همان دليلي است كه لزوم وجود پيامبر را اثبات مي كند و دليل در اين مورد قاعده لطف است بدين معني كه آفرينش آنان از روي لطف و عنايت وي سرچشمه گرفته است و لطف خدا ايجاب مي كند كه برنامه براي آنان بفرستد و آنان را در وظايف خويش سرگردان نگذارد. و همانگونه كه مردم بدون پيامبر از نظر برنامه سرگردان مي مانند و نمي توانند عوامل سعادت و خوشبختي خويش را به درستي بفهمند بدون امام هم نمي توانند به درستي جزئيات سعادت خويش را در زندگي رهنمون گردند. بنابراين لطف ايجاب مي كند كه خداوند شخصي را بنام پيشوا و زعيم و رهبر پس از پيامبر براي آنان برگزيند در اينجا اين سخن پيش مي آيد كه پس چرا خداوند امام را غايب قرار داده است و چگونه اين با دليل مذكور سازگار است؟ پاسخ اين است كه علّت غيبت امام زمان آمده نبودن زمينه براي حكومت آن حضرت است و به عبارت روشن تر خداوند باعث نشده كه امام زمان غايب گردد تا با لطف وي ناسازگار باشد بلكه چنان كه محققين يادآور شدند اين ماييم كه زمينه را براي غيبت وي آماده ساختيم و آنگاه كه جهان خواستار حكومت وي گردد و آمادگي براي اين مسئله در بشريّت به وجود آيد وي به اذن خدا ظاهر گشته و عدالت و ساير دستورات الهي را در جامعه انساني گسترش مي دهد آن وقت اين سخن پيش مي آيد كه حال كه اما زعيم كنوني به حسب ظاهر نيست چه كسي بايد متصدّي زعامت شود؟ روشن است كه در اين صورت شايستگي فقهاي عادل براي اين مسئله بيش از ديگرانست و بر اين اساس از ناحيه آن حضرت دستور داده شده كه مردم در تكاليف خويش به فقهاء و مراجع ديني توجّه كنند و در حل اختلافات خويش آنان را حاكم قرار دهند.   (بخش پاسخ به سؤالات )
|