بازگشت

گروه: نشانه هاي ظهور
 
 
مرکز پاسخگو:تبيان
موضوع اصلي:امام زمان (ع)
موضوع فرعي:علايم ظهور حضرت مهدي (ع)
سؤال:علايم ظهور حضرت ولي عصر (ع) چيست؟

جواب:

جواب اجمالي: (49)

بحث درباره ي علايم ظهور كمي پيچيده است و نياز دارد كه تمام روايات بررسي شوند اما اجمالا از روايات استفاده مي شود كه علايم ظهور از يك جهت بر دو دسته كلي هستند:

يك دسته علايمي كه حتماً پيش از ظهور واقع مي شوند كه عبارتند از: خروج سفياني، خروج يماني، صيحه ي آسماني، قتل نفس زكيّه، فرو رفتن لشكر سفياني در بيابان و خروج دجّال. مابقي علايم و دلايل غير حتمي است و ممكن است رخ ندهد.

به هر حال علايم ظهور را به چهار دسته ي كلي مي توان تقسيم نمود:

الف- علايم اجتماعي: كه به طور خلاصه نتيجه ي آن عبارت از سقوط تمدن منحط بشري است.

ب- ديني و اعتقادي: كه عبارت از هدم و وارونه شدن دين الهي است.

ج- طبيعي: مسايلي چون تغيير در جهان فلكي و...

د- فردي و معجزه اي: مثل صيحه ي آسماني، به شهادت رسيدن نفس زكيّه...

هر كدام از اين عوامل و علايم زير مجموعه ي خاص خود را دارد كه در روايات به تفصيل درباره ي آنها بحث شده است.

جواب تفصيلي: (49)

بحث درباره ي علايم ظهور كمي پيچيده و مشكل است زيرا روايات متعددي در جوامع و كتاب هاي روايي شيعه و همچنين اهل سنت و حتي كتاب هاي آسماني و اديان پيش از اسلام مثل مسيحيت و يهوديت و دين زرتشت و اديان و مكاتب هندي در اين باره آمده است كه نياز به مطالعه، جمع بندي و نقد و بررسي كامل دارد. گذشته از اين، روايات بايد از لحاظ سند و دلالت مورد دقت واقع شود.

از روايات شيعه بر مي آيد كه علايم ظهور بر دو دسته كلي تقسيم مي شوند:

1- علايم حتمي، علايمي كه پيش از ظهور واقع مي شوند و هيچ قيد و شرطي ندارند. اين علايم عبارتند از: خروج سفياني، خروج يماني، صيحه ي آسماني، قتل نفس زكيّه، فرو رفتن لشكر سفياني در بيابان و خروج دجّال.

2- علايم غير حتمي كه مبتني بر شرط يا شروطي هستند كه اگر آنها تحقق يابند، اين علايم محقق



مي شوند كه اينها فراوان هستند.

اما از جهت ديگر علايم ظهور را به چهار دسته ي كلي مي توان تقسيم نمود كه به اختصار توضيح داده مي شود.

الف- عوامل اجتماعي: كه به طور خلاصه نتيجه ي تحقق اين عوامل، سقوط تمدن منحط بشري است كه به برخي از آنها اشاره مي شود:

1- انتشار ظلم وجور در سراسر جهان، به عبارت ديگر جهاني شدن و فراگير شدن ظلم وجور.

2- فاسق شدن حاكمان جهان: تذكر اين نكته ضروري است كه منظور از ظلم و فساد جهاني و فسق حاكمان اين است كه در سراسر جهان نظام هاي سياسي مبتني بر ظلم اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي تشكيل شده و حاكمان نيز بر اساس استكبار و استعمار و استبداد حكومت مي كنند، البته منظور اين نيست كه در جهان انسان عادل و يا نظام و حكومت عادلانه پيدا نمي شود بلكه نظام حاكم بر جهان، نظام ظالمانه و فاسد خواهد بود.

3- گراني و نابساماني اقتصادي كه از نتايج نظام ظالمانه مي باشد.

4- پيدايش دروغگويان و دجّالان با ادّعاي اصلاح جامعه. ظهور دجال از علايم حتمي ظهور است كه تمام اديان گذشته به آن اشاره كرده اند. دجّال در لغت به معناي پوشاننده حق به باطل و خدعه و مكر و حيله است و به نظر مي رسد (با توجه به علايمي كه در روايت ذكر شده) دجال منحصر به يك فرد نباشد بلكه عنوان كلي براي افراد و نظام هاي پر تزوير و حيله گري باشد كه توده هاي مردم را مي فريبد و بر سر راه حق مي ايستد. برخي دجّال را به تمدن فعلي غرب سرايت دادند.

5- افراد پست و دروغگو سخنگوي جامعه مي شوند. (سفيان كارگزار جامعه مي شوند)

6- مردم صالح و صادق تكذيب و كنار گذاشته مي شوند و بر عكس، مردم دروغگو، لاف زن مورد تأييد قرار مي گيرند.

7- خروج سفياني كه آن نيز از علايم حتمي ظهور است. در اينكه سفياني فرد معيني است يا اينكه عنوان كلي براي افراد و نظام هاي دغل باز باشد نمي توان اظهار نظر قطعي نمود اما آنچه روشن است سفياني فرد يا افراد و نظام هاي سرمايه دار، غارتگر، قدرتمند و ظالم، مرتجع و مروّج خرافات هستند. صفت مميّزه ي آنها، تخريب وسيع جامعه مي باشد.(8) روايات اشاره دارند كه سفياني و لشكرش در بيابان بَيْداء (سرزميني بين مكه و مدينه) به زمين فرو مي روند و تنها يك نفر كه خبر فرو رفتن سپاه را منتشر مي كند زنده مي ماند.

8- پيدايش جنگ و فتنه و خونريزي در جهان: در روايات به جنگي از طرف ترك، (كه ظاهراً اقوامي هستند كه از نسل ترك بن يافث بن نوح مي باشند و امروزه در سرزمين هاي مغولستان، پنجاب، تركيه، سيبري، افغانستان، هندوستان زندگي مي كنند) اشاره شده است، كه معناي وسيع آن كشورهاي غربي را نيز شامل مي شوند.

همچنين روايات اشاره دارند كه پيش از ظهور، 32 مردم جهان كشته مي شوند كه از آن به عنوان علايم غير حتمي ياد مي شود.

9- انقلاب هايي براي مبارزه با ظلم و فساد جهاني برپا مي شود كه برخي از آنها موفق به تشكيل حكومت مي گردند. خروج و حركت يماني كه سمبل قيام حق در برابر انحراف و گمراهي موجود در آخرالزمان است يكي از اين قيام هاست.

نهضت سيد خراساني (كه از نسل امام حسين (عليه السلام) است و قيام به قسط مي كند) از ديگر عوامل است. اين دو نهضت كه يكي در يمن و ديگري در ايران است از زمينه سازان ظهور حضرت مهدي (عج) مي باشد.

روايات اشاره دارند كه حكومتي كه در ايران تشكيل مي شود اولا مردم را به اسلام و اهل بيت عليهم السلام دعوت مي كند و ثانياً منطقه ي تحت حكومت خود تا كوفه را از ظلم و فساد پاك مي سازد و به محض ظهور امام (عليه السلام) به ايشان مي پيوند و از ايشان تبعيت مي كند.

ب- عوامل ديني و اعتقادي كه همان هدم و وارونه شدن دين است. در روايات از اميرالمؤمنان (عليه السلام)نقل شده است كه در آخرالزمان نماز رها مي شود، امانت ضايع مي گردد، دروغ حلال مي شود، ربا خواري رواج مي يابد، رشوه گيري همه گير مي شود، دين به دنيا فروخته مي شود، با زنان مشورت مي شود، قطع رحم مي گردد، مردم هوي پرست مي شوند، قتل امري عادي مي شود، صبر ضعف تلقي مي گردد، ظلم فخر شمرده مي شود، عارفان خائن مي شوند، قاريان فاسق مي گردند، مساجد زيبا مي شوند و مناره ها بلند مي گردد (اما از محتوا تهي مي گردند)، عهدها شكسته مي شوند و هواها مختلف مي گردند.

به عبارت كلي پيش از ظهور، احكام اسلام تعطيل مي گردد اما اين تعطيلي نسبي است يعني صفت غالب جامعه ي بشري چنين است. چنانچه در روايات ما وارد شده است كه وقتي امام (عليه السلام) ظهور مي كنند با شيوه و كتاب و دين جديد حكومت مي كنند كه منظور اين است كه اسلام چنان با خرافات و قرآن با تحريف هاي معنوي آميخته شده كه حقيقت و باطن آن فراموش گرديده است.

ج- عوامل طبيعي: از ديگر عوامل و زمينه هاي ظهور حضرت بلاهاي طبيعي مي باشد كه در روايات ذكر گرديده است، مانند: صاعقه هاي آخرالزمان، ماه گرفتگي و خورشيد گرفتگي در غير اوقات طبيعي، تغيير در جهان فلكي و اوضاع جوّي و آب و هوايي و طلوع خورشيد از مغرب و... كه البته اين روايات نيز قابل تطبيق با بعضي از اتفاقات امروزه مي باشند چنانچه استاد شهيد مطهري رحمة الله عليه طلوع خورشيد از مغرب را به ظهور اسلام - به وسيله ي امام خميني رحمة الله عليه - از پاريس تطبيق نموده است.

د- عوامل فردي و معجزه اي:

1- صيحه و نداي آسماني: از ظاهر روايات چنين بر مي آيد كه پيش يا در هنگامه ي ظهور، فرشته اي در آسمان ندا مي دهد و مردم را به ظهور امام (عليه السلام) بشارت مي دهد، اين فرشته، جبرئيل امين مي باشد و نداي او در سراسر زمين شنيده مي شود و هر كس به زبان و لهجه ي خود، آن ندا را مي شوند اما جهت آن تشخيص داده نمي شود. در كنار اين ندا، شيطان فرياد بر مي دارد: عثمان مظلوم كشته شد، هدف او به شبهه انداختن مردم است.

2- قتل و شهادت نفس زكيّه: نفس زكيّه، لقب جواني هاشمي است كه داراي مقامي بس رفيع مي باشد. او با سپاه سفياني مواجه مي گردد و به مدينه پناهنده مي شود و هنگامي كه سپاه سفياني به مدينه مي رود، راهي مكه مي شود. در مكه دعوت به آل محمد (صلي الله عليه وآله)مي نمايد اما بدون هيچ گناهي بين ركن و مقام مظلومانه ذبح مي گردد. شهادت او وجدان جهانيان را بيدار مي كند تا حدّي كه مردم آمادگي بيعت با امام (عليه السلام)را پيدا مي كنند. بين شهادت وي و آغاز قيام امام (عليه السلام)پانزده روز فاصله است. او نماينده و فرستاده ي امام در بين مردم مي باشد.

به جز علايمي كه ذكر شد، نشانه هاي ديگري در روايات بيان گرديده است.