جواب:
اين نحو ظهور و غيبت، خلاف مصلحت نبوات و خلاف مصالح تربيتي جامعه است و مانند مداخله يك قوة مستمر غيبي در كادر اختيار بشر و سلب اختيار از انسان ميباشد و بالأخره با هدف خلقت انسان، تكامل عادي و اختياري و سير ارادي و تدريجي او بسوي كمالي كه آيه: «اِنّا خَلَقْنَا الْاِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاحٍ نَبْتَليهِ فَجَعْلْناهُسَميعاًبَصيراً» دهر/ 2 [ما او را از آب نطفه مختلط خلق كرديم و داراي قواي چشم و گوش گردانيديم.] آن را بيان ميدارد، سازگار نيست و موجب وقوف و بازماندن بشر از سير ترقي و كمال است و مانند آن است كه همه چيز، وابسته به معجزه گردد و جريان طبيعي و عادي كه سنّت خدا بر آن قرار دارد، متروك شود.
|