جواب:
اصل وجود امام موجب دلگرمي و قوّت روح بندگان خدا و اهل الله و كساني كه سالك سبيل هدايت هستند ميباشد و به عبارت ديگر يك نقطة اتكاء براي سالكان سبيل الله است كه اگر چه خدا نقطة اتكاي همه است و همه به خدا اتكال و اعتماد دارند ولي چنانچه وجود پيغمبر در جنگها و غزوات باعث يك دلگرمي و قوّت قلب خاص براي مجاهدين اسلام بود و نبودن ايشان تفاوت بسيار داشت كه حتي شخصيّتي مثل حضرت اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «كُنّا اِذكُنّا اذا احْمَرَّ الْبَأْسُ اِتَّقَيْنا بِرَسولِ الله(ص) فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنّا أَقْرَبَ اِلَي الْعَدُوِّ مِنْهُ». (نهج البلاغه، ص 214 نهمين كلام از كلمات غريبه امام(ع) ) [ما هرگاه آتش جنگ سرخ ميشد (جنگ شدت مييافت) به رسول خدا(ص) پناه ميبرديم و آن حضرت پيشاپيش همگان جهاد ميكرد احدي از ما از او به دشمن نزديكتر نبود.] خود اين موضوع كه امام حي و زنده داريم و ملجأ و پناهگاه و حافظ شريعت است، موجب قوّت قلب و استحكام روح و مانع از تسلط يأس و نوميدي بر سالكان و مجاهدان است و همواره از او مدد ميگيرند و همّت ميطلبند و اين مسأله از نظر علم النفس بسيار اساسي و مهم است.
|