بازگشت

گروه: تشرفات
 
 
مرکز پاسخگو:مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها
موضوع اصلي:كلام و دين پژوهي
موضوع فرعي:ارتباط امام زمان(ع)
سؤال:راه هاي ارتباط با امام زمان(عج) چگونه است؟
جواب:

ملاقات با امام زمان(عج) و ديگر اولياي الهي نياز به سنخيت با آنان دارد. به دست آوردن سنخيت با اولياي الهي نياز به تحقّق دو بُعد؛ يعني، معرفت و عمل دارد. اگر كسي خود را به اولياي الهي شبيه نمود، به لقاي آنان نيز واصل خواهد شد. {Sنوريان مرنوريان را طالبند# ناريان مرناريان را جاذبندS} آنچه وظيفه ماست تشبه به آن حضرات و پيمودن راه آنان است ما بايد در همه حال سرباز آماده باش آن حضرت بوده و همواره در خدمت ايشان باشيم. اين مسأله را آيه 200 سوره آل عمران بيان فرموده: {A{/Bيا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اِصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اِتَّقُوا اَللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ {w1-14w}{I3:200I}/}A}؛ {Mاي كساني كه ايمان آورده ايد، صبر كنيد و يكديگر را به صبر واداريد و مرابطه نماييد و تقوا و خداترسي را پيشه سازيد، باشد كه رستگار شويدM}. امام باقر(ع) در تفسير اين آيه شريفه مي فرمايند: «صبر كنيد بر اداي فرايض (يعني در انجام تكاليف الهي استقامت داشته باشيد) و در برابر دشمنان پايداري كنيد و با امامتان (كه انتظارش را مي كشيد) مرابطه نماييد»، {V(كتاب الغنية، شيخ مفيد، ص 105) V} مرابطه با امام زمان(عج) يعني خود را به رشته ولايت او بستن و بر خدمت و پيروي و ياري او گردن نهادن و اين يكي از اركان ايمان است كه آدمي خود را به امام خويش مربوط سازد و از او جدا نشود. هم چنين بايد كارهايي انجام دهيم كه آن حضرت و اصحابشان انجام مي دهند. قرآن راجع به حضرت مهدي و اصحاب ايشان مي فرمايد: {A{/Bاَلَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي اَلْأَرْضِ أَقامُوا اَلصَّلاةَ وَ آتَوُا اَلزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ اَلْمُنْكَرِ{w1-17w}{I22:41I}/}A}؛ {Mكساني كه اگر در زمين به آنان توانايي دهيم نماز را بپا داشته و زكات (به مستحق) بخشيده و به معروف امر نموده و از منكر نهي كنندM}، {V(حج، آيه 41)V}. امام باقر(ع) در تفسير اين آيه مي فرمايند: «اين آيه براي آل محمد است؛ يعني، مهدي(عج) و اصحاب او»، {V(تفسير قمّي، ج 2، ص 87)V}. در نتيجه اگر ما هم مي خواهيم از اصحاب و ياران آن حضرت باشيم، بايد به اين امور اهتمام ورزيم. خوب است بدانيم؛ امام زمان شديداً به شيعيان خود عشق مي ورزند. بلكه علاقه آن حضرت به شيعيان و دوستانشان خيلي بيشتر از علاقه اي است كه ما نسبت به آن حضرت داريم. آن حضرت همواره به شيعيان خود دعا مي كنند. از آن حضرت نقل شده است: {Hانا غير مهملين لمراعاتكم ولاناسين لذكركم H}؛ {Mما هرگز در رعايت احوال شما كوتاهي نمي كنيم و شما را از ياد نمي بريم M}، {V(بحارالانوار، ج 53، ص 174)V}. ناگفته نماند ما مكلف به ارتباط به معناي ملاقات با امام زمان(عج) نيستيم آنچه بر ماست جلب رضايت آن بزرگوار مي باشد. ارتباط با امام زمان يعني خود را به رشته ولايت او بستن و بر خدمت و پيروي و ياري او گردن نهادن و اين يكي از اركان ايمان است كه آدمي خود را به امام خويش مربوط سازد و از او جدا نشود. پيوستگي با او يعني مطيع او بودن. آنچه در روايات زياد سفارش شده است انتظار فرج است ما بايد ارتباط معنوي خود را با امام زمان(عج) با عمل به دستورات آن حضرت و انتظار فرج به معناي واقعي ثابت و مستدام نگه داريم. از اين رو بسيار بجاست كه خصوصيات منتظر واقعي حضرت مهدي(عج) را بدانيد و سپس آن را در خود عملي كنيد پس بحث زير ضروري به نظر مي رسد. منتظر واقعي مهدي(عج) بايد چندين خصوصيت داشته باشد: 1- عمل به تكاليف ديني منتظر واقعي بايد تمام وظايف ديني و احكام الهي را انجام دهد. 2- محزون بودن به علت محروم بودن از زيارت آن وجود مبارك {Hعزيز علي ان اري الخلق و لاتري و لا اسمع لك حسيساً و لا نجوي...H}؛{M بر من گران است كه خلق را ببينم و تو ديده نشوي و سخن آشكار و پنهان تو را نشنوم M}، {V(دعاي ندبه)V}. 3- براي تقويت ارتباط هر روز صبح «دعاي عهد» را بخوانيم. 4- انتظار فرج آن حضرت در دل و ظاهر جلوه گر كنيم. در روايات متعدد داريم كه در زمان غييبت امام زمان(ع) بهترين اعمال انتظار فرج است اينجا نياز به توضيح دارد كه چرا بهترين اعمال انتظار فرج است. فرج؛ يعني، نصرت و پيروزي و گشايش و مقصود نصرت و پيروزي حكومت عدل علوي بر حكومت هاي كفر و شرك و بي داد است پيروزي عدل گستري كه به رهبري امام عصر(عج) تشكيل مي گردد بنابراين انتظار فرج يعني انتظار تحقق يافتني اين آرمان بزرگ و جهاني است و منتظر حقيقي كسي است كه حقيقتاً خواهان تشكيل چنين حكومتي باشد و اين خواسته آن گاه جدي و راست است كه شخص منتظر عامل به عدل و گريزان از ستم و تباهي باشد و گرنه انتظار فرج در حد يك ادعا و شعار بي محتوا باقي خواهد بود ازاين رو در روايات آمده است كه انتظار فرج خود فرج است زيرا كسي كه حقيقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاًسيس حكومت عدل گستر اوست زندگي خود را بر پايه عدل و داد استوار مي سازد و او انساني است كه حضور و غيبت امام در نحوه رفتار و سير و سلوكش تفاوتي ندارد و قبل از تشكيل حكومت عدل او چنين حكومتي را در زندگي خود پايدار ساخته است بنابراين انتظار فرج حقيقي ريشه در معرفت به حق و عدل و ايمان و عشق به آن دارد و آثار آن نيز در عمل نمايان مي گردد و چنين حقيقت اصيل و عميقي با لفظ و شعار به دست نمي آيد و با بي تفاوتي و بي اعتنايي نسبت به مقدمات ديني و رسالت هاي انساني در تعارض و تناقض است از اين جا نادرستي يك تفسير از انتظار فرج روشن مي شود زيرا بعضي بر اين تصور خام هستند كه انتظار فرج يعني بي تفاوتي نسبت به آنچه در جوامع بشر مي گذرد و دست روي دست گذاشتن به اميد اينكه امام زمان ظهور كند و آنهارا اصلاح نمايد. انتظار فرج تعهدآفرين و مسؤوليت ساز است و با بي تفاوتي و بي اعتنايي به سرنوشت بشر و حقيقت و فضليت منافات دارد. انتظار فرج يعني: الف) معرفت امام معصوم و عادل و پيشواي فضيلت. ب) ايمان به امامت و قيادت رهبري الهي و عدالت پيشه. ج) عشق به عدالت وارزش هاي انساني. ه) اميد به آينده اي روشن و نويد بخش. ك) تلاش براي برقراري حكومتي عدل پيشه و عدل گستر. ح) رعايت موازين و قوانين ديني و اخلاقي. خ) داشتن روحيه تعهد و مسؤوليت پذيري. اين انتظار فرج است كه بهترين اعمال و بهترين عبادت است و چنين منتظري، مقامي عالي دارد و هر گاه در زمان غيبت از دنيا برود به منزله كساني است كه پس از ظهور حضرت حجت(عج) زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد مي كنند، {V(بحارالانوار ج 52 ص 125 - ره توشه راهيان نور، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم چاپ اول تيرماه 1374 ص 193-190 با تصرف)V}. 5- داستان هاي واقعي بزرگاني كه با امام زمان(عج) در ارتباط بودند را بخوانيم. در پايان به اين نكته مهم توجه داشته باشيم كه امام زمان(عج) به عنوان «حجت خدا» و «ولي عصر» بر اعمال و رفتار ما آگاهي دارد و خود را در محضر ايشان ببينيم و براي گره گشايي هاي مادي و معنوي از ايشان به عنوان واسطه فيض الهي درخواست داشته باشيم. براي آگاهي بيشتر ر.ك: 1- يكصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان(عج)، رجالي تهراني 2- ترجمه منتخب الاثر، آيت الله صافي 3- مهدي موعود، ترجمه: علي دواني 4- وابستگي جهان به امام زمان(عج)، لطف الله صافي 5- امام زمان در گفتار ديگران، علي دواني