بازگشت

گروه: غيبت
 
 
مرکز پاسخگو:تبيان
موضوع اصلي:عمر
موضوع فرعي:عمر امام زمان
سؤال:سـبـب غـيـبـت امام زمان ( عليه السلام ) چيست ؟ او چگونه اينهمه عمر مي كند ؟ فايده غيبت او چيست ؟ و چرا در اين زمان كه دنيا پر از ظلم شده ظهور نمي كند ؟
جواب:

شـكي نيست كه وجود امام در هر عصري ضروري است و زمين هرگز خالي از حجت نمي ماند ,و چون انسان بيهوده آفريده نشده , بلكه تكاليفي به عهده او گذارده اند كه سعادت او در آخرت در گرو همين تكاليف است , بايد در پي آموختن تكاليف خود از حجت خداكه نماينده و سفير خدا و واسطه بين خدا و بندگان مي باشد اخذ كند . پس اگر كسي معتقد به امام و حجت خدا باشد ديگر نبايد سوال كند كه چرا او غائب است و ظهور نـمـي كـنـد و چون در اينگونه امور اسراري نهفته است كه ما قدرت دستيابي به آنها رانداريم , و حتي موسي عليه السلام كه نبي و كليم اللّه بود اسراري كه در كارهاي حضرت خضر ( مانند سوراخ كـردن كـشـتي , كشتن يك جوان , ترميم يك ديوار ) بودنفهميد و لب به اعتراض گشود , تا چه رسد به ما كه به قول شافعي هر چه در علم پيشرفت مي كنيم مي فهميم كه جهل ما بيشتر است . و در اين زمينه رواياتي هم داريم كه به بعضي از آنها اشاره مي كنيم :صدوق روايتي از امام صادق ( عليه السلام ) نقل كرده كه امام زمان غيبتي دارد وبعد از آن ظهور مي كند , و علت غيبت او همان است كه در غيبت حجج خداوند در گذشته بوده است و بعد از ظهور آن علت روشن مي شود . بـه عـلاوه كـه غـيـبـت سـري از اسرار اللّه است و وقتي ما خدا را حكيم دانسته و همه افعال او را حكيمانه مي دانيم بدون نياز به دليل بايد آن را بپذيريم . الـبـته در روايات به وجوه كثيري از علل غيبت امام زمان ( عليه السلام ) اشاره شده است , و شايد مـنظور امام صادق ( عليه السلام ) از اينكه حكمت غيبت پس از ظهوركشف مي شود اين باشد كه آنـقـدر عـجائب بعد از ظهورش ظاهر مي شود كه همه مي فهمند اين امر عظيم چنان تاخيري نيز لازم داشته است . يكي از علل غيبت آن حضرت اين است كه او تشكيل دهنده آخرين حكومت روي زمين است وبعد از حـكومت او قيامت فرا مي رسد , و بايد ايام و سنوات به آخر خود نزديك شودتا امام ظهور كند و پايان عالم را جز خدا كسي نمي داند . و ديـگـر از عـلـل غيبت اين است كه امام زمان عليه السلام عده زيادي از كفار وظالمان را به قتل مـي رسـاند و اين زمان بايد وقتي باشد كه اصلاب كفار از افراد خوب تهي شده باشد , يعني افرادي مـثـل مـعـاويـه ثاني كه از صالحان و از نسل يزيد بود ,و حسين بن حجاج شاعر صالح و دوستدار اهـلبيت پيامبر كه از نسل حجاج بن يوسف ثقفي خون ريز معروف و امثال آنها بايد بوجود بيايند و در صلب كفار و ظالمان باقي نمانند تا با كشته شدن آنها جلوي بوجود آمدن آن فرد صالح گرفته نشود , و تهي شدن اصلاب آنها از چنان افرادي را فقط خداوند مطلع است . يـكـي ديـگـر از علل غيبت اين است كه مومنين امتحان بشوند و درجه ايمان آنها سنجيده شود و مـومـن خالص معين گردد و در حقيقت طولاني بودن زمان غيبت به حكم غربالي براي سنجش مومنين مي باشد , و امام موسي بن جعفر عليه السلام در روايتي هشدار مي دهد كه غيبت امام عصر ( عـلـيه السلام ) وسيله اي جهت امتحان خلق است , مواظب باشيد وجوداو را بخاطر طول غيبت انكار نكنيد . بهر حال اسرار بسياري در غيبت آن حضرت نهفته شده كه عقول ما به آن نمي رسد , ووقتيكه عقل مـا بـه عـلت تشريع سه ركعت براي نماز مغرب و چهار ركعت براي نماز عشاءنمي رسد , چگونه به علت اين امر مهم مي رسد . و امـا در مورد اينكه چگونه تا اين مدت زنده مانده است واضح كه خدا در قرآن درباره حضرت نوح مي فرمايد ( فلبث فيهم الف سنه الا خمسين عاما ) يعني نوح درميان قوم خود 950 سال زندگي كـرده و بـعـضي عمر او را بيش از دو هزار سال و بعضي هزار و ششصد سال دانسته اند كه نهصد و پنجاه سال آن را پيامبر بوده است (1) . و كسي كه انصاف داشته باشد مي داند كه وقتي براي انسان امكان زندگي در طول يكسال هست , پـس امـكـان زنـدگـي در طول هزاران سال نيز وجود دارد , و آنكه زندگي و حيات را به انسان مي دهد قدرت طولاني كردن آنرا نيز دارد .