جواب:
بايد دانست روايات گسترش فساد بيانگر شرط ظهور نيست، بلكه ترسيم سيماي جهان مي كند، از اين رو از وظيفه ما براي اصلاح خود و جامعه نمي كاهد. علاوه بر اينكه يكي از مصاديق ظلم آن است كه مصلحان جامعه و انسانهاي وارسته مظلومانه به دست سردمداران تبهكار و زياده خواه كشته مي شوند. و اين نوع جنايتها در دوران آخرالزمان با توجه به سلاحهاي پيشرفته و ابزارهاي جديد شكنجه گسترش مي يابد. بنابراين حديث مذكور نه تنها دليلي بر خانه نشيني و نفي مبارزه نيست بلكه خود دليل آشكاري است بر فعاليت جدي مبارزان اصلاح گر و شهادت مظلومانه آنان به دست سركردگان ظلم و ستم، به گونه اي كه آن چنان عرصه بر مردم مستضعف تنگ مي شود كه انتظار حقيقي براي استقبال از نجات دهنده اصلي در ميان مردم پديد مي آيد. و همين آمادگي واقعي است كه از شرايط ظهور حضرت ولي عصر(عج) مي باشد. براي توضيح بيشتر توجه شما را به مطالب زير جلب مي كنيم: در طول تاريخ غيبت به ويژه در قرون اخير نوعي تفكر آسايش طلبانه در برخي پديد آمده و آنان بهانه اي مي طلبند تا از زير بار مسئوليت شانه خالي كنند! حال چه بهتر كه اين بهانه رنگ ديني داشته باشد. از جمله اين موارد آن است كه ما نبايستي با ظلم مبارزه كنيم زيرا ظهور امام زمان به تأخير مي افتد و حتي برخي پنداشته اند كه بايد به ظلم و فساد نيز كمك كرد و در گسترش آن كوشيد تا اسباب ظهور بيشتر فراهم شود؟! اين تفكر ناشي از عدم شناخت مسئوليت و نشناختن دين الهي و برداشت غلط از موضوع ظهور است. زيرا: اولاً: هيچ يك از تكاليف شرعي مانند نماز، روزه، حج، امر به معروف، مبارزه با فساد و ... مشروط به چنين شرطي نيست، يعني تكليف نماز و يا نهي از منكر تكاليفي مطلق هستند. يعني آن كه عمل به آنها الزامي است، چه موجب تسريع در ظهور يا تأخير آن شود. ثانياً: هيچ يك از آموزه هاي دين نمي تواند اركان واساس دين را معطل نمايد. اگر فرض كنيم (به فرض محال) پي گيري تعاليم دين موجب تأخير در ظهور شود، باز عمل به آن تعاليم واجب است. ثالثاً: روايات مربوط به ظهور، اختصاص به اين گونه روايات ندارد، بلكه روايات ديگري خبر از وقوع حركت هاي اصلاحي مانند انقلاب ايران و گسترش موج اسلام خواهي در جهان مي دهد.
|