جواب:
طبق دعوي نويسنده قرآن كريم از آن جهت است كه كتاب آسماني و هدايت كننده است امام امت اسلام است و نيازي به تشخيص كه امام الهي باشد نيست و اين دليلي است ناتمام و غير منتج . اولا خـداي مـتـعـال كتابي براي ابراهيم عليه السلام بنام صحف ذكر مي فرمايد : صحف ابراهيم - سـوره اعـلـي 19 - و نـاگزير اين كتاب چون آسماني و وحي الهي بوده امام وقت و هدايت كننده مـومـنـيـن بـابراهيم عليه السلام بوده و از جانب ديگر بموجب آيه كريمه : و اذ ابتلي ابراهيم ربه بكلمات فاتمهن قال اني جاعلك للناس اماماالخ بقره 124 . ابـراهـيم عليه السلام را صريحا امام خدائي معرفي مينمايد و ازاينجا روشن مي شود كه امام بودن كـتـاب آسـماني منافات با امامت خدائي يك كس ديگرندارد و ممكن است با وجود كتابي كه امام اسـت امـام خـدائي ديـگـري در وقـت حـاضـر وجـودداشته باشد مانند ابراهيم و صحف ابراهيم عـلـيه السلام و البته اگر نيازي بامام خدائي نبود خداي متعال كه منزه از لغو و بيهوده است جعل نـمـي فـرمـود پـس امامت قرآن كريم به آن معني از امامت كه نويسنده مي گويد از امام ديگر كه خدائي باشد مغني نيست . و ثـانـيـا : بـديهي است كه بيانات قرآني در توضيح مقاصد و روشن كردن تفاصيل معارف ديني و خاصه در احكام احتياج مبرم به بيانات نبي اكرم دارد قرآن كريم پنج نمازيوميه را گوشزد فرموده و تـفـصـيـل : اجزا , و شرائط و آداب و سنن آنها با بيانات نبي اكرم (ص ) بدست مي آيد و همچنين روزه و زكوه و حج و جهاد و غير آنها و خداي متعال اين هدايت نبي (ص ) را كه متمم هدايت و بيان قـرآن مـي بـاشـد صـريحا براي ايشان تصديق فرموده و امثال آيه شريفه و انك لتهدي الي صراط مـسـتـقـيـم شـوري 52( و بـدرستي تو بسوي راه راست هدايت مي كني ) و آيه : و انزلنا اليك الـذكـرلـتـبين للناس ما نزل اليهم نحل 44 - و نازل كرديم بسوي تو ذكر ( قرآن ) رابراي اينكه بـمـردم روشـن كني آنچه را به سوي ايشان تدريجا نازل شده - همان معني امامت را كه نويسنده براي قرآن كريم ذكر مي كند براي نبي اكرم (ص ) اثبات مي كندپس نبي اكرم هم امام است بهمان معني كه قرآن امامست و هم نبي اكرم (ص ) در امثال حديث ثقلين و حديث سفينه معني امامت را براي عترت خود و اينكه قرآن و اهل بيت هرگز از همديگر جدا نمي شوند و مردم تا تمسك بقرآن و عترت داشته باشند گمراهي به آنان راه نخواهد داشت .
|