بازگشت

گروه: ويژگي هاي حکومت
 
 
مرکز پاسخگو:مركز تحقيقات سپاه
موضوع اصلي:مهدويت
موضوع فرعي:مهدويت
سؤال:ما 124000 پيامبر الهي داشتهايم كه هيچ كدام نتوانستند كره زمين را از عدل و داد پر كنند و پيامبر اسلام و امامان بشارت ظهور حضرت مهدي(عج) را دادهاند. زمين پر از ظلم و فساد ميگردد همه منتظر ظهور حضرت مهدي ميمانند و خودشان تصميم ميگيرند كه كارهايي را كه امام زمان ميخواهد انجام دهد، انجام دهند و همين طور ميشود كه هر كس در اصل امام زمان خود ميشود و امام زمان در وجود همه ظهور ميكند.

ميخواستم نظرتان را در اين مورد بدانم.




جواب:

قبل از آن كه به پاسخ سؤال اصلي بپردازيم تذكر دو نكته لازم است:

1- هر چند انبياي الهي در دوران حيات ظاهري خويش موفق به تحقق همه اهداف بلندشان نشدند، اما بذر انديشه حق مدارانه آنان در قلوب ملتها به گونهاي توسعه يافته كه حتي در عصر كنوني نيز كه بيشترين تلاش در خارج نمودن دين از عرصه زندگي بشر انجام ميگيرد، شاهد موج عظيم دين گرايي در سطح دنيا هستيم و بيشترين جمعيت جهان را معتقدين به مكاتب الهي تشكيل ميدهند.

2- عدم توفيق انبيا در استقرار عدالت در سطح جهان، معلول فراهم نبودن شرايط لازم در جوامع بشري، از جمله ناآگاهي تودهها بوده است. پس رهبران الهي هر چند شايستگي لازم را در استقرار عدالت حقيقي در ابعاد مختلفش دارا بودند اما به دليل موانع زياد، از نيل به آن اهداف عاليه در حيات خويش باز ماندهاند.

بعد از تفكر به نكات ياد شده، اينك به پاسخ سؤال اصلي ميپردازيم.

اين سؤال در حقيقت به نظريه تعميم امامت كه اوائل انقلاب توسط يكي از روشنفكران مذهبي مطرح شده بود برميگردد. مفاد اين نظريه آن بود كه سير تكاملي بشر به گونهاي است كه نياز به رهبر واحد به طور كلي مرتفع گرديده و هر كس رهبر خويش خواهد گرديد. ايشان اين مطلب را حتي در مورد پديدههاي طبيعي نيز تعميم داده و براي اثبات مدعايش به غلط به قرآن نيز استشهاد ميكند.

در رد اين نظريه بايد گفت:

اولاً اين سخنان به نفي انديشه مهدويت و رهبري واحد جهاني (مهدي موعود) منجر خواهد شد، در حالي كه مسأله مهدويت و ظهور فردي مشخص به نام مهدي(عج) از جمله اموري است كه تقريباً تمامي فِرَق اسلامي بدان اعتقاد دارند و در روايات زياد از ويژگيهاي آن ياد شده است: »يملأ اللّهُ بِهِ الاَرضَ عَدلاً و قسطاً و...؛ خداوند به وسيله او (آن فرد مشخص) زمين را پر از عدل و داد ميكند.«

ثانياً اين سخنان ناشي از فهم غلط از مسأله امامت و رهبري است، چون هر چند زمينه و استعداد امامت به معناي راستين خود كه فعليت دادن به تمامي استعدادهاي نهفته در درون انسان است، در تمامي انسانها بالقوه وجود دارد اما به دليل تضاد دروني -نزاع قواي عقل و نفپرسش: و نيز موانع بيشمار بيروني تنها عدهاي خاص خواهند توانست استعدادهاي الهي در خودشان را شكوفا نموده، به آنها فعليت بخشند و امامت به معناي واقعي كلمه از آنِ چنين كساني خواهد بود؛ بنابراين، اين سخن كه تمامي انسانها، امام زمان خويش خواهند بود عادةً محال خواهد بود.

ثالثاً نياز جامعه انساني به رهبري واحد (اعم از خوب يا بد) از جمله اموري است كه فطري بوده و مورد

تصديق تمامي عقلاي عالم است. چنان كه حضرت علي(ع) در سخني فرمود: »مردم بايد رهبر داشته باشند، نيكوكار يا تبهكار (نهجالبلاغه، خطبه 40)از اين رو جامعه بدون رهبر و امام معين، هر قدر هم از نظر عقلي و فكري توسعه يابد، قادر به ادامه حيات نبوده و سرانجام به نابودي و هرج و مرج كشيده خواهد شد. و به عبارت ديگر نفي نياز به رهبري واحد، تن دادن به نوعي آنارشيسم خواهد بود كه با انديشه مهدويت تعارض ذاتي خواهد داشت، چرا كه انديشه ظهور امام زمان(عج) به معناي تحقق نظمي جامعه و اجراي عدالت در گستره گيتي است و نفي نياز به رهبري واحد به نفي چنين هدف بلندي منجر خواهد شد.