جواب:
برداشت قشري برخي از مردم از جريان مهدويت و قيام و انقلاب مهدي موعود اين نيست كه صرفاً ماهيت انفجاري دارد، و فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعيضها و اختناقها و حق كشيها و تباهييها ناشي مي شود، اين نوعي سامان يافتن است كه معلول پريشان شدن است. آن گاه كه صلاح به نقطة صفر برسد، حق و حقيقت هيچ طرفداري نداشته باشد، باطل يكه تاز ميدان گردد، جز نيروي باطل نيرويي حكومت نكند، فرد صالحي در جهان يافت نشود و اين انفجار رخ مي دهد و دست غيب براي نجات حقيقت ـ نه اهل حقيقت زيرا حقيقت طرفداري ندارد ـ از آستين بيرون مي آيد، عليهذا هر اصلاحي محكوم است، زيرا هر اصلاح يك نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع نقطة روشني هست، دست غيبت ظاهر نمي شود. برعكس، هر گناه و فساد و هر ظلم و هر تبعيض و هر حقكشي، هر پليدي به حكم اين مقدمه صلاح كلي است و انفجار را قريب الوقوع مي كند رواست، زيرا هدفها وسيله اي نامشروع را مشروع مي كنند. پس بهترين كمك به تسريع در ظهور و بهترين شكل انتظار، ترويج و اشاعة فساد است. اين جا است كه گناه، هم فال است و هم تماشا، هم لذت و كامجويي است و هم كمك به انقلاب مقدس نهايي. اين جا است كه اين شعر مصداق واقعي خود را مي يابد :
در دل دوست به هر حيله رهي بايد كردطاعت از دست نيايد گنهي بايد كرد
اين گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهيان از منكر با نوعي بغض و عداوت مي نگرند. زيرا آنان را از تأخير اندازان ظهور و قيام مهدي موعود (ع) مي شمارند. بر عكس، اگر خود هم اهل گناه نباشند در عمق ضمير و انديشه با نوعي رضايت به گناهكاران و عاملان فساد مي نگرند زيرا اينان مقدمات ظهور را فراهم مي نمايند.
اما در منطق قرآن و روايات عكس اين برداشت است، ظهور مهدي موعود حلقه اي است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل، كه به پيروزي نهايي اهل حق منتهي مي شود و سهيم بودن يك فرد در اين سعادت موقوف به اينست كه آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد.
شيخ صدوق روايتي از امام صادق(ع) نقل مي كند مبني بر اينكه اين امر تحقق نمي پذيرد مگر اينكه هر يك از شقي و سعيد به نهايت كار خود برسد. سخن در اين نيست كه سعيدي در كار نباشد و فقط اشقياء به منتهي درجه شقاوت
برسند. بلكه در روايات اسلامي، سخن از گروه زبده است كه به محض ظهور امام به آن حضرت ملحق مي شوند. بديهي است كه اين گروه ابتدا به ساكن خلق نمي شوند، معلوم مي شود در عين اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمينه هايي وجود دارد كه چنين گروه زبده را پرورش مي دهد. اين خود مي رساند كه نه تنها حق و حقيقت به صفر نرسيده است بلكه فرضاً اگر اهل حق از نظر كميّت قابل توجه نباشند، از نظر كيفيّت ارزنده ترين اهل ايمانند و در رديف ياران سيدالشهداء.
پس آنچه كه در علائم ظهور حضرت آمده است و نصّ بعضي از ادعيه معتبر نيز مي باشد ظهر الفساد في البرّ و البحر بما كسبت ايدي الناس...(2) كه فساد در دريا و خشكي ظاهر مي شود و همه جا را فساد فرا مي گيرد، صحيح است. اما به اين معني نيست كه اهل فساد هم زياد مي شوند، زيرا فرمود فساد و نفرمود فاسد، يك فرد فاسد شايد براي فساد يك محلّه يا يك شهر كافي باشد، يا فردي مثل رئيس جمهور آمريكا براي ترويج فساد در تمام نقاط دنيا كفايت كند. و اينگونه است كه فساد در لحظه ظهور حضرت به اوج خود رسيده است، اما در همان دنياي مملوّ از گناه و فساد انسانهايي هستند و خواهند بود كه حتي مكروهات را انجام ندهند چه برسد به گناهان.
پس مي شود قبول كرد كه طبق علائم ظهور فساد زياد مي شود اما نمي شود قبول كرد كه فاسد هم زياد بشود، تا حدّي كه هيچ انسان وارسته اي در دنيا نباشد.
درصدر اسلام و دوران ظهور پيامبر اسلام(ص) در سرزمين حجاز نيز فساد و تباهي، قتل و غارت و بت پرستي همة آن سرزمين را فراگرفته بود، اما در همان دوران، جوانان پاكي بودند كه به محض اطلاع از بعثت پيامبر بزرگوار اسلام، چون حلقهاي اين نگين درخشان وجود را در برگرفتند و پيامبر به ياري آنها شعاع خورشيد اسلام را به تاريك ترين دلها رسانيد و اسلام، شرق و غرب عالم را دربرگرفت. وآنروز كه آن يگانه دلدار از حجاب غيبت به در آيد و چون يوسف از چاه فراق بيرون شود، و بر تخت پادشاهي مصر جهان نشيند جوانان پاكي به تعداد شهداي بدر، اين بدر زيباي دو عالم را در بر مي گيرند و به همّت ايشان ملك سليمان بر مبناي عدالت علوي و رحمت نبوي و عصمت فاطمي شكل مي گيرد.
رزقنا ا...درك ظهوره و توفيق خدمته
منابع و مآخذ :
1. قيام و انقلاب ، شهيد مطهري، ص64و65
2. مفاتيح الجنان، دعاي عهد
|