جواب:
تمام جزئيات در مورد حضرت مهديدر پاسخ نميتوان بيان كرد، لذا به بخش اندكي از آن اشاره ميشود.
در قرآن كريم آيات زيادي وجود دارد كه (در روايات معصومين:) به حضرت ولي عصرغ و ظهور آن حضرت تفسير يا تأويل شده است.
علامة مجلسي، بيش از شصت آيه از اين آيات را در بحارالانوار(ج 51، ص 44 ـ 64، مؤسسة الوفأ، بيروت.) گردآورده است از آن جمله:
1. و لقد كتبنا في الزّبور... (انبيأ، 105) در زبور بعد از ذكر (تورات) نوشتيم: بندگان شايستهام وارث (حكومت) زمين خواهند شد.
در اين آيه عبادي الصَلحون به حضرت مهديغ و يارانش تفسير شده است.
2. آيهاي كه آن حضرت بعد از تولد قرائت فرمود: و نريد أن نّمنّ علي الذّين استضعفوا في الأرض و نجعلهم أئمّة و نجعلهم الوَرثين (قصص، 5)
در روايتي از اميرالمؤمنين علينقل شده است كه فرمود: اينان كه در زمين ضعيف گشتهاند، آل پيغمبرند كه خداوند متعال مهدي آنها را برانگيزد تا آنان را عزيز و دشمنانشان را ذليل گرداند.
3. أمّن يجيب المضطرّ إذا دعاه و يكشف السّوَّء و يجعلكم خلفآء الأرض. (نمل، 62)
از امام صادقروايت شده كه فرمود: اين آيه دربارة قائم آل محمّدغ نازل شده به خدا قسم، مضطر اوست كه دو ركعت نماز در مقام ابراهيم بگذارد و خدا را بخواند، پروردگار نيز اجابت كند و گرفتاري او را برطرف سازد و آنها را در زمين خليفه خود گرداند.(ر.ك: مهدي موعود، ترجمه جلد سيزدهم بحارالانوار (ج 51 و 52 و 53، چاپ بيروت)، مترجم: علي دواني، نشر دارالكتب الاسلامية.)
از آنجا كه خداي متعال بر هر چيزي قادر است: إنّ الله عليَ كلّ شيء قدير (نور، 45)، لذا ميتواند بر اساس قدرت و مشيّت مطلقهاش، مقدمات و عوامل زنده ماندن و حفظ و سلامتي آن حضرت را از حوادث طبيعي و... در اين عالم فراهم سازد و به حجّت خود بر روي زمين، عمر طولاني دهد: إنّ ربّي عليَ كلّ شيء حفيظ (هود، 57) چنانكه به حضرت نوحعمر طولاني عطا كرد كه قرآن تصريح ميكند حضرتش 950 سال فقط قبل از طوفان پيامبر بوده است.(عنكبوت، 14) و نيز حضرت خضر7 كه هنوز زنده ميباشد. در برخي روايات آمده است كه چون در علم ازلي، خداوند مقدار عمر امام زمانغ و طول غيبت او تقدير شده بود و ميدانست كه بندگانش طول عمر او را انكار ميكنند، از اين رو عمر حضرت خضر را طولاني گردانيد تا در اثبات طول عمر امام زمانغ به وسيله آن استدلال شود.(مهدي موعود، علي دواني، ص 489 / بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 51، ص 232، چاپ بيروت.)
و لو تريَ إذ فزعوا فلافوت و أُخذوا مِن مّكان قريب (سبأ، 51) اگر ببيني هنگامي كه فريادشان بلند ميشود، امّا نميتوانند (از عذاب الهي) بگريزند و آنها را از جاي نزديكي (كه حتي انتظارش را ندارند) ميگيرند از درماندگي آنها تعجب خواهي كرد.
طبق روايات فراواني كه از طريق شيعه و اهل سنت نقل شده آيه ياد شده بر خروج سفياني (گروهي كه پيرو مكتب ابوسفيان و تفالههاي عصر جاهليتند و بر ضد طرفداران حق در آستانه قيام حضرت مهديغ خروج ميكنند) و لشكر او تطبيق شده است كه آنها به هنگام حركت به سوي مكّهبه قصد تسخير آن در صحرا گرفتار ميشوند و زمين با لرزه شديدي ميشكافد و سبب فرو رفتن آنها در قعر زمين ميشود.(تفسير نمونه، آيتالله مكارم شيرازي، ج 18، ص 153، دارالكتب الاسلامية.)
و امّا در مورد خانواده (زن و فرزند) داشتن آن حضرت، دليل محكمي وجود ندارد و از روايات نيز خانواده داشتن آن حضرت را نميتوان اثبات كرد.(ر.ك: چشم به راه مهدي، جمعي از نويسندگان مجله حوزه، ص 252 ـ 256، نشر مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي.) از برخي روايات استفاده ميشود كه آن حضرت با مردم حشر و نشر دارد و به گونه ناشناس زندگي ميكند چنانكه در روايتي امام صادقميفرمايد:
صاحب الامرغ شباهتي نيز به يوسف پيامبرغ دارد... جاي انكار نيست كه خداوند با حجت خود همان كاري را انجام دهد كه با يوسف انجام داد آن حضرت در ميان مردم رفت و آمد ميكند، در بازار قدم مينهد و گاهي بر فرش منزلهاي دوستان مينشيند، ليكن او را نميشناسند تا زماني كه خداوند به وي اذن دهد تا وي خود را معرفي كند آن گونه كه يوسفرا اجازه داد، هنگامي كه برادرانش گفتند:
أءنّك لأنت يوسف قال أنا يوسف (يوسف، 90) آيا تو همان يوسفي؟! گفت: (آري) من يوسفم.(همان، ص 350 / بحارالانوار، ج 51، ص 142، چاپ بيروت.)
در مورد نشانههاي ظهور آن حضرت بايد به روايات در اين زمينه مراجعه شود كه طبق آن روايات برخي از آيات قرآن اشاره به اين نشانهها دارد كه از جمله آنهاست:
1. خروج سفياني طبق روايات فراواني كه از طريق شيعه و اهلسنت نقل شده، آيه 51 سوره سبأ تطبيق بر خروج سفياني شده است وَ لَوْ تَرَيََّ إِذْ فَزِعُواْ فَلاَفَوْتَ وَأُخِذُواْ مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ اي كاش ميديدي هنگامي را كه ]كافران[ وحشتزدهاند ]آنجا كه راه[ گريزي نمانده است و از جايي نزديك گرفتار آمدهاند
سفياني و لشگرش در آستانه قيام حضرت مهديغ بر ضد طرفداران حق خروج ميكنند كه آنها به هنگام حركت به سوي مكّه، به قصد تسخير آن، در صحرا گرفتار ميشوند و هلاك ميگردند.(ر.ك: تفسير نمونه، آيةالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 18، ص 103، دارالكتب الاسلامية.)
2. طبق فرمايش پيامبراكرم در آستانه ظهور آن حضرت مردم تابع شهوتها و هواهاي نفساني خود ميشوند و نماز را ضايع ميكنند، و پيامبر گرامي به آيه 59 سوره مريم استناد ميكنند سپس كساني جانشين اينان شدند كه نماز را ضايع گذاشتند و پيرو شهوات گرديدند و به زودي به غَيّ (وادي در جهنم) خواهند افتاد
3. حضرت صادقميفرمايند در آستانه ظهور آن حضرت، گراني، كساد تجارت، گرسنگي و... بر جامعه مستولي خواهد شد و آيه 155 سوره بقره را در اين زمينه به عنوان شاهد نقل ميكنند البته شما را به اندكي ترس و گرسنگي و بينوايي و بيماري و نقصان در محصول ميآزماييم و شكيبايان را بشارت ده
4. تكيه دادن بر خانه كعبه و تلاوت آيه 86 سوره هود هنگام ظهور از جانب حضرت مهدي بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَ مَآ أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ
5. امام جعفر صادقميفرمايند 313 يار حضرت بعد از ظهور با ايشان بيعت ميكنند و آيه 148 سوره بقره به آن دلالت دارد. فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَ َتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا(ر.ك: منتخب الاثر في الامام الثاني عشر، آيةالله صافي گلپايگاني، باب نشانههاي ظهور، انتشارات حضرت معصومه.)
|