بازگشت

گروه: مهدويت
 
 
مرکز پاسخگو:فرهنگ ومعارف قرآن
موضوع اصلي:مهدويت
موضوع فرعي:مهدويت
سؤال:الف ـ چگونه آية أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوَّء...(نمل،62) به امام زمانغ تفسير شده است؟ ب ـ فضيلت خواندن اين آيه و طريقة ختم آن را بيان كنيد؟


جواب:

الف ـ رواياتي كه در تبيين آيات قرآن نقل شده است، برخي تفسير آيات قرآن است و برخي جري و تطبيق است. تفسير يعني بيان معاني آيات قرآن و كشف مقاصد و مدلولهاي آنها.

جري و تطبيق يعني تطبيق كلي بر مصداق بارز و روشن آن و بيان مصداق بارز و كامل از يك عنوان كلي در آيات قرآن.(ر.ك: تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ج 1، ص 4 و 41ـ42، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، بيروت.)

در مورد آية أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوَّء...(نمل،62) امام باقر7 ميفرمايد: اين آيه دربارة امام زمانغ نازل شده است.(ر.ك: الغيبه، محمد بن ابراهيم نعماني، ص 314، مكتبة الصدوق، تهران.)

اين روايت از باب جري و تطبيق است يعني المضطر در آيه يك عنوان كلي است كه مصداق بارز و كامل آن، امام زمانغ در هنگام ظهور است. امام صادقميفرمايد: اين آيه در مورد امام زمانغ نازل شده است. به خدا سوگند، مضطر اوست. هنگامي كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز به جا ميآورد و دست به درگاه الهي بر ميدارد، خداوند دعاي او را اجابت ميكند، ناراحتيها را برطرف ميسازد و او را خليفة روي زمين قرار ميدهد.(ر.ك: تفسير القمي، علي بن ابراهيم قمي، ج 2، ص 129، مؤسسة دارالكتاب، قم.)

معناي اين روايات، منحصر ساختن مفهوم آيه به وجود مبارك حضرت مهديغ نيست، بلكه آيه مفهوم گستردهاي دارد كه يكي از مصداقهاي روشن آن، وجود حضرت مهديغ است.

در واقع اين آيه و دو آيه قبل و دو آية بعد از آن، پنج پرسش حساب شده از مشركان است. اين پرسش به بهترين دلايل توحيدي اشاره كرده و بتهاي مشركان را بيارزش ميداند.

در آيه 62 سورة نمل، سخن از حل مشكلات، شكستن بنبستها و اجابت دعاها است. در اين آيه از مشركان پرسيده ميشود آيا معبودهاي بيارزش شما بهترند يا كسي كه دعاي مضطر و درمانده را به اجابت ميرساند و گرفتاري و بلا را برطرف ميكند.

در اين آيه بر عنوان مضطر تكيه شده است. مضطر به كسي ميگويند كه درمانده و ناچار است و همه درها را به روي خود بسته ميبيند و چشم از عالم اسباب دنيايي برگرفته و تمام قلب و روحش را متوجه خدا كرده است.(ر.ك: قاموس قرآن، سيدعلياكبر قرشي، واژه ضَرَرَ.)

از نكات بالا معلوم شد كه آيه، مفهوم گستردهاي دارد و هر كسي را كه به چنين حالتي برسد شامل ميشود امّا طبق روايات، يكي از مصاديق روشن اين آيه وجود حضرت مهديغ است چرا كه ايشان در زماني كه همه جا را فساد گرفته باشد، درها بسته شده، كارد به استخوان رسيده، بشريت در بنبست سختي قرار گرفته، و حالت اضطرار در كل عالم نمايان شود. در آن هنگام در مقدسترين نقطه روي زمين حضرت مهدي همانند مضطري دست به دعا برميدارد و تقاضاي كشف سوء ميكند و خداوند اين دعا را سر آغاز انقلاب مقدس جهاني او قرار ميدهد و او و يارانش را خلفاي روي زمين ميكند چنان كه در روايتي آمده است اين آيه در مورد مهدي از آلمحمد7 به خدا سوگند مضطر اوست، هنگامي كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز به جا ميآورد و دست به درگاه خداوند متعال بر ميدارد. خداوند دعاي او را اجابت ميكند، ناراحتيها را برطرف ميسازد و او را خليفه روي زمين قرار ميدهد.(تفسير نورالثقلين، علامه حويزي، ج 5، ص 293، مؤسسة التاريخ العربي / ر.ك: تفسير نمونه، آيةالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 15، ص 522، دارالكتب الاسلامية.)

ب ـ از آيات 60 تا 64 سوره نمل، خداوند پرسش كوتاه و پرمعنايي را مطرح ميكند:

آيا خداوند با اين همه قدرت و توانايي بهتر است يا بتهاي بيارزشي كه آنان ساختهاند؟ در اين آيات به شرح آن پرسش پرداخته و در ضمنِ پنج آيه، پاسخ پرسش حساب شدة مشركان را مورد بررسي قرار ميدهد و روشنترين دلايل توحيد را در پنج آيه، ضمن اشاره به دوازده نمونه از مواهب بزرگ خداوند بيان ميكند.

سخن از مشكلات و شكستن بنبستها و اجابت دعاهاست:

أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوَّءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفَآءَ الاْ ?َرْضِ أَءِلَـَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ (نمل، 62) ]آيا معبودهاي بيارزش شما بهترند[ يا كسي كه دعاي مضطر را اجابت ميكند و گرفتاري را بر طرف ميسازد و شما را جانشينان زمين قرار ميدهد؟ آيا معبودي با خداست؟ كمتر متذكر ميشويد!

در اين آيه، خداوند ميفرمايد: تنها خدا دعاي درمانده را اجابت ميكند. در اين آيه در اجابت دعا و برطرف نمودن گرفتاري روي دو چيز تكيه شده است:

1. دعا با حالت اضطرار و درماندگي باشد چرا كه تا آدمي درمانده نشود، دعايش آن جدّيت و حقيقت را كه در حال اضطرار واجد است، ندارد

2. ضمير ه در جمله: إذا دعاه ميفهماند كه خدا وقتي دعا را اجابت ميكند كه دعا كننده به راستي او را بخواند نه اينكه در دعا رو به خدا كند و دل به اسباب ظاهري داشته باشد و اين وقتي صورت ميگيرد كه اميد دعا كننده از همه اسباب ظاهري قطع شده باشد همانند مسافران كشتي طوفانزده.

عبارت يجعلكم خلفأ الأرض اشاره به يكي از همان مواهب دوازدهگانه است كه دلالت ميكند، نه تنها خداوند مشكلات و ناراحتيها را برطرف ميسازد، بلكه به انسان، خلافت زميني بخشيده است تا با آن مقام، در زمين و هر چه مخلوق زميني است، به هر گونهاي كه خواست تصرف كند.

بعد از ذكر اين نعمت و دليل توحيد (همه در حال اضطرار به سوي يك مبدأ توجه ميكنند و فقط خداست كه مشكلات را برطرف ميكند) ميفرمايد:

أءلَهُ مع الله آيا معبودي ديگر با خداوند هست و سزاوار است كه بتها را شريك او قرار دهيد؟ در پايان با عبارت قليلاً ما تذكرون، كفار و مشركان را توبيخ ميكند كه چرا از اين دلايلِ روشن، پند و اندرز نميگيريد!(تفسير الميزان، ج 15، ص 382 / تفسير نمونه، ج 15، ص 517.)

ختم اين آية شريفه طريق خاصي ندارد. امّا همين كه انسان با توجه به معناي اين آيه ـ تنها خدا دعا را مستجاب ميكند و گرفتاري را برطرف مينمايد ـ آن را چند بار تلاوت نمايد، انقطاع ازغير برايش پيدا ميشود و زمينة اجابت دعايش فراهم ميگردد.