بازگشت

گروه: نشانه هاي ظهور
 
 
مرکز پاسخگو:فرهنگ ومعارف قرآن
موضوع اصلي:مهدويت
موضوع فرعي:مهدويت
سؤال:چرا خداوند زمان قيامت را مشخص نكرده؟ در مورد آن توضيح دهيد و همينطور از زمان ظهور امام زمانغ سخني به ميان نياورده؟


جواب:

خداوند متعال ميفرمايد: يَسْ ?‹َلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَـيـَهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي لاَيُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَآ إِلآهُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَـَوَ َتِ وَالأَْ رْضِ لاَتَأْتِيكُمْ إِلآبَغْتَةً يَسْ ?‹َلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيُّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَلَـَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَيَعْلَمُونَ(اعراف،187) از تو دربارة قيامت ميپرسند ]كه[ وقوع آنچه وقت است؟ بگو: علم آن، تنها نزد پروردگار من است. جز او ]هيچ كس[ آن را به موقع خود آشكار نميگرداند. ]اين حادثه[ بر آسمانها و زمين گران است، جز ناگهان به شما نميرسد ]باز[ از تو ميپرسند گويا تو از ]زمان وقوع[ آن آگاهي بگو: علم آن، تنها نزد خداست ولي بيشتر مردم نميدانند.

همانگونه كه از آيه مذكور برميآيد، زمان و موقع دقيق برپايي روز قيامت را كسي جز خداوند متعال نميداند و عدم آگاهي از وقوع رستاخيز به ضميمة ناگهاني بودن و با توجه به عظمت ابعاد آن سبب ميشود، كه هيچ گاه مردم، قيامت را دور ندانند و همواره در انتظار آن باشند، به اين ترتيب خود را براي نجات در آن آماده سازند، و اين عدم آگاهي اثر مثبت و روشني در تربيت نفوس و توجه آنها به مسؤوليتها و پرهيز از گناه خواهد داشت. ولي در قرآن كريم و برخي روايات اسلامي به برخي از علائم روز قيامت، اشاره شده است.(براي آگاهي بيشتر ر.ك: تفسير نمونه، آيةالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 7، ص 42 ـ 43 ج 25، ص 287 ـ 294 ج 26، ص 170 ـ 200، دارالكتب الاسلامية.)

اما مسئلة ظهور امام زمانغ: در قرآن كريم، آيات زيادي به اصل مسئلة ظهور امام زمانغ اشاره دارد

مانند آيات سورههاي توبه، 33 قصص،5 ملك، 30 صف، 7ـ9 شوري، 41ـ43 هود، 86 و... امّا اين كه چرا خداوند به زمان ظهور و يا مسائلي از اين قبيل ـ مانند تعداد ياوران حضرت، نامهاي ايشان و حتّي نام خود حضرتغ اشاره نكرده است چند نكته يادآوري ميشود:

1. خداوند متعال، با توجه به مصالحي كه از آنها اطلاع داشته است، از ذكر برخي مطالب در قرآن ـ به طور تفصيلي ـ امتناع كرده و اين در حالي است كه علّت آن را نيز جز خودش هيچ كس ديگر نميداند.

2. اگر مسلمانان از زمان ظهور مهدي موعودغ اطلاع داشتند، مسئلة انتظار نسبت به خيلي از آنان بي معنا ميشد و از فوايد تربيتي انتظار، بي بهره ميشدند، زيرا اگر مسلمانان ميدانستند كه امام زمانغ مثلاً صد هزار سال ديگر ظهور ميكند، دست كم تا نود هزار سال، مسئلة انتظار معنا و مفهوم خود را از دست ميداد و در اين مدت هيچ كس منتظر ظهور ايشان نبود، زيرا ميدانستند در عهد آنان ظهوري نخواهد بود، و نه تنها انتظار نميكشيدند، بلكه در مقابل ظلم و ستمهاي جبّاران، هيچ روزنة اميدي براي آنان باقي نميماند.

3. اگر ستمگران، از راه قرآن و يا حتي روايات نسبت به زمان ظهور آماده ميشدند بر ستم خويش ميافزودند و تنها احتمال خطري را هم كه براي آنان وجود داشت از بين ميرفت.

4. شايد اگر تاريخ ظهور به طور دقيق معين ميشد، شيّادان و شيطان صفتان، براي آن روز، برنامهريزي كرده با ادّعاي مهدويّت مردم را دچار ترديد و شك ميكردند.

5. اگر خداوند زمان مشخصي براي ظهور اعلام ميكرد، براي گمراه شدن مردم كافي بود تا در روز شمار تاريخ اختلافي پيدا شود، پيدا شدن اختلاف در شمار روز و ماه و سال به خصوص اگر زمان ظهور صد هزار سال به طول بينجامد ـ باعث ميشود كه هر كس تاريخي را معتبر بداند ،و در هر يك از آن تاريخها شخصي به نام مهدي ادّعاي مهدويّت كند.

6. اعلام روز و زمان ظهور مهديغ به منزلة اعلام ساعت حمله به دشمن است. اگر ستمگران و دشمنان اسلام، حتّي زمان احتمالي آن را هم بدانند، بسيج ميشوند تا برسد كه از زمان قطعي ظهور ـ يعني زمان فرا رسيدن نابودي و اضمحلال آنان ـ اطلاع يابند.

7. البته براي آن كه مسئله در ابهام محض هم نباشد، خداوند متعال علايمي را براي ظهور مشخص كرده است كه از طريق ائمه معصومين: به ما رسيده و شكّي نيست، همان طور كه آيات قرآن معتبر است، روايات امامان معصوم: نيز معتبر ميباشدو از اين جهت فرقي بين اين دو نيست: قال رسول اللّه: اني تارك فيكم الثقلين كتاب اللّه عترتي اهلبيتي ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابدا و انّهما لا يفترقا حتي يردا علي الحوض من در ميان شما دو امانت گرانبها ميگذارم، يكي كتاب خدا، و ديگري عترت من است شما مادامي كه به اين دو تمسّك ميجوييد گمراه نميشويد و اين دو يادگار من، هيچ گاه از هم جدا نميشوند تا در كنار حوض بر من وارد شوند.(الهيات و معارف اسلامي، جعفر سبحاني، ص 403، نشر مؤسسة امام صادق.)